عبرت های روزگار، ص: 168
اين نه مردانند اينها صورتند
مُرده نانند و كشته شهوتند «1» و اما علی، اين همه را برای خدا متحمل بود.
زين قضا راضی است مردی عارف است «2» و خداوند نيز كه پيوسته در كمين ستمكاران است، به جريمه آن همه جفا و خطا، آنها را به چه رنج ها و جِورها كه مبتلا ساخت.
تا دل مرد خدا نآمد به درد
هيچ قومی را خدا رسوا نكرد «3» و البته از ياد نبريم، كه عشق علی، و اقتدا به علی، و قبول ولايت وی، رزقی آسمانی و ويژه است و خداوند آن را عطای هر دل نمی كند. و هر دل نيز لايق آن موهبت ارجمند نخواهد بود.
______________________________ (1) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 2886.
(2) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 3112.
(3) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 3112.