فارسی
جمعه 09 شهريور 1403 - الجمعة 23 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 205

نيز كج می نمايد. از همين رو كتاب خدا قرآن كريم خصال انسانی را دو گونه می داند، پاره ای راست و نورانی. و برخی نيز ظلمانی و كج.

و جاودانی قرآن نيز مرهون همين حقيقت است كه با خصال انسانها روبروست، و نه با نام و نشان و يا سرزمين و اقليم ايشان، وگرنه كتاب قصه می شد.

و خصال انسان پيوسته ثابت است. و نه كاسته می شود و نه افزون.

اگر در عهد نزول قرآن تعداد خصال نورانی به هشت می رسيد اكنون نيز همان است، همچنانكه اگر خصال ظلمانی وی از هفت تجاوز نمی كرد، اكنون نيز همان است.

آری، تنها مصاديق گونه گون می شوند.

روزگاری ممكن بود قبيله ای با قبيله ای ديگر، بر سر چاههی از آب، به نزاع بر می خاست، و به ناروا و ستم چاه را تصاحب می كرد، امروز نيز ممكن است همين ستم به گونه ای ديگر رخ نمايی كند، مثل اينكه مملكتی با مملكتی ديگر بر سر چاهی از نفت منازعه كنند، كه البته اين نيز ستم است. و قرآنی كه ديروز می گفت:

«لاتَظْلِمُونَ وَلا تُظْلَمون» نه ستم كنيد و نه بر شما ستم رود. امروز نيز همين را می گويد.

البته، از راه تعقل به حقايقی ديگر نيز می توان چنگ يافت كه شايد برای پيشينيان ميسور نبوده است. همچنان كه امروز با مدد عقل و انديشه از دل خاك به چيزهايی دست می يابند كه پيشترها كسی دست نيافت.

و از ياد نبريم كه قرآن كريم تعقل را به محدوده ای خاص محدود نمی سازد، و اين بدين معنی است كه جایْ جای اين كتاب را بايد به تامل نشست، و نيز اينكه جای جای آن، با خود، پيام و پيغامی به همراه دارد.

بنابراين، بجا و مناسب است كه بر اين ماجرا تامل كنيم كه چرا از ميان حشرات، تنها نَمْل- مورچه- نَحْل- زنبور عسل- و نيز عنكبوت ياد می شود، به




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^