فارسی
چهارشنبه 16 آبان 1403 - الاربعاء 3 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 185

رقص و جولان بر سر ميدان كنند

رقص اندر خون خود، مردان كنند

چون رهند از هست خود دستی زنند

چون جهند از نقص خود، رقصی كنند «1»

نه در اين مجالس بيهوده و پوچ دنيايی، آنجا كه رقص و جولان ملكوتی واقعی نيست، اين رقص و جولان كه عين حماقت است: زن و مرد با هم برقصند و خدا و ملائكه نيز ببينند و پرونده را عصر جمعه به خدمت امام زمان عليه السلام ببرند و جگر ايشان زخم بخورد.

منشأ شادی مؤمن در دنيا

اين بالا پريدن ها، حيوانی است وگرنه زمانی كه كمبودها و نواقص روحی و اخلاقی بيرون می آيند، بايد هيجان و پايكوبی و شادی كنند. اين هيجان از كجاست؟

از همراهی مددهای غيبی، ملائكه به آنها می گويند:

«نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» «2»

ما بوديم كه زير بازوان شما بوديم و شما را می برديم. اگر ما در دنيا دوست شما نبوديم، شما نيز از آن رقص ها می كرديد؟ آن نواختنی كه شما را به هيجان می آورد، از طرف ما بود. ما از جانب خدا در باطن شما می نوازيم و در اين نواختن ما بود كه شما تلطيف می شديد و اشك از چشم شما جاری می شد. در اين نواختن ما بود كه دلكنده می شديد و می گفتيد: مشهد، كربلا، مناجات، دعای كميل و عرفه برويم. اگر ما نمی نواختيم كه شما از جای خود تكان نمی خورديد.

______________________________
(1)- مولوی.

(2)- فصلت (41): 31؛ «ما در زندگی دنيا و آخرت، ياران و دوستان شما هستيم.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^