عبرت های روزگار، ص: 43
«تُحْفَةُ الْمُومِن الْمَوت» «1» مردن، هديه و ارمغانِ خدا به بندگان مومن خويش است.
آيا بر كره زمنی كسی هست كه هديه را خوش نمی دارد؟!
آيا كسی را داريم كه زيباترين فضا و خوشايندترين سرا را به او نشان داده و بگويند چيزی نمانده است كه تو را از اين فضای ضِيق و پر تنگنا خارج، و در آن جايگاه رفيع، برين، و بلند جای دهيم، و او غصه دار و اندوهگين شود؟
چون انسان مطابق آيات كتاب خدا، پيش از مرگ جای و مقام و موقعيت خود را در عالم آخرت خواهد ديد. و نيز دوستان و رفيقان خود را.
و البته اگر انسان جای خود و دوستان خود را نمی ديد، پروردگار عالم امر نمی فرمود:
«فَادْخُلِی فِی عبادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی» «2» در ميان بندگان من جای گير. و در بهشت من بارياب.
آری، انسان با ايمان را در تنهايی و بی كسی نمی برند. اگر او را از تمام كسان و دوستان دور می كنند، در عوض در كنار بندگان پاك و صالح خدا جای می دهند.
و اين بندگان پاك و صالح، به فرموده حضرت رضا عليه السلام اهل بيت مكرم اند.
استاد با خود زمزمه می كرد.
استادی كه به حق شيعه بود.
يكی از بزرگان می گفت: اگر ايشان- مرحوم حايری- را با چشمان خود نمی ديدم، معنای اسلام، و شيعه بودن را هرگز نمی فهميدم.
با خود گفتم: نزديك شوم. و ببينم در اين لحظه های واپسين با خود چه می گويد!
نزديك شدم. و شنيدم. پيوسته می گفت:
______________________________ (1) بحار، ج 82، ص 171.
(2) فجر/ 30، 29.