چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 223
يك نوع نماز ديگر نمازی است كه خدا نمازگزار را از باطن حركت می دهد.
می گويد: من عاشق آمدن تو، صدا و عبادت تو هستم. او چنان حال، شوق، همّت، عشق و معرفت باطنی به انسان می دهد كه می فرمايد: سه چيز در دنيای شما محبوب من پيغمبر صلی الله عليه و آله است:
«قُرَّةُ عَيْنِی فِی الصَّلاةِ» «1» همه دلخوشی من در اين عالم و نور چشمم در نماز است. اين هم يك نوع ديگر حال در نماز است.
همين حال را فيض كاشانی شرح می دهد و می گويد: خدا می گويد: تو تكبيرة الاحرام را گفتی، تو حمد را خواندی، اما به زبان من بود. تو ركوع و سجود كردی، اما با بدن من انجام دادی ولی نمازی كه من با بی ميلی و اكراه و برای اسقاط تكليف بخوانم كجا و نمازی كه خدا برای من بسازد، كجا؟ اين دو نماز خيلی با هم فرق می كنند. اين نماز دوم همانی است كه نمازگزارانش می گويند:
احرام گرفته ام به كويت |
لبيك زنان به جستجويت «2» |
|
يعنی نماز برای آنها جاده رسيدن به محبوب و پيدا كردن معشوق است. لذا وقتی سير می كنند و به آخر نماز می رسند، مشاهده قلبی به آنها دست می دهد، می بينند تمام ارواح انبيا، صلحا، صديقين و تمام فرشتگان رو به روی آنان حاضر هستند و او در محضر آنان است. سلامِ خطابی می دهد، نمی گويد: «السلام عليهم» بلكه می گويد: «السلام عليكم» سلام بر همه شما كه من اكنون در محضر شما حضور
______________________________ (1)- بحار الانوار: 73/ 141، باب 19، حديث 8؛ وسائل الشيعة: 2/ 143، باب 89، حديث 1754؛ «عَنِ النَّبِيِّ صلی الله عليه و آله قَالَ حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ.»
(2)- نظامی گنجوی.