چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 222
برخيزند.
به عبارت ساده تر: بايد خدا دست بنده اش را به عنوان پاداش درستی ها، صداقت ها و كرامت ها بگيرد و او را به حقايقی كه برايش تهيه كرده، برساند. اين است كه فعل «مَكَّنَّا» را با ضمير «نا» كه ضمير متصل جمع است و به معنای «نحن» و ما است، به كار گرفته است. ما برای يوسف عليه السلام- در همين دنيا- «تمكّن» قرار داديم.
و تمكّن يعنی نيرو و توان، غلبه و چيرگی، بر تمام امور مادی و معنوی.
معرفت در سلوك الی الله
«1»كسی كه به اعتبار باور داشتن قيامت، جهنم و بهشت، نماز می خواند، اگر ذات نمازش را تحليل كنيم، می بينيم برای ادای تكليف فقط خوانده است و عشقی در اين عبادت نبوده، فقط جسمش را بلند كرده، نزد شير آب برده، وضو گرفته و خودش را در نماز كشانده و چون عجله داشته، سر و ته كار را هم آورده و سلام را داده و به همين خاطر بعد از نماز می گويد: راحت شدم. اگر در قيامت عنايتی كردند كه ما را به بهشت ببرند و حتماً هم می برند، چون ما تكليف خود را ادا كرديم، پس حتماً به ما چوب نمی زنند. اين يك نوع نماز است كه خيلی ها به آن مبتلا هستند.
______________________________ (1)- الخصال: 1/ 188، حديث 259؛ وسائل الشيعة: 62/ 1، باب 9، حديث 135؛ «امام صادق عليه السلام می فرمايد:
إِنَّ النَّاسَ يَعْبُدُونَ اللَّهَ عز و جل عَلَی ثَلَاثَةِ أَوْجُهٍ فَطَبَقَةٌ يَعْبُدُونَهُ رَغْبَةً فِي ثَوَابِهِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْحُرَصَاءِ وَ هُوَ الطَّمَعُ وَ آخَرُونَ يَعْبُدُونَهُ خَوْفاً مِنَ النَّارِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ هِيَ رَهْبَةٌ وَ لَكِنِّي أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْكِرَامِ وَ هُوَ الْأَمْنُ لِقَوْلِهِ عز و جل «وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ » «نمل: 89»، وَ لِقَوْلِهِ عز و جل «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ » «آل عمران: 31»، فَمَنْ أَحَبَّ اللَّهَ عز و جل أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ تَعَالَی كَانَ مِنَ الآْمِنِينَ. 9