فارسی
جمعه 09 شهريور 1403 - الجمعة 23 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عبرت های روزگار، ص: 147

كوفت. و او را از مغازه اش بيرون راند.

بر در اين خانه گستاخی ز چيست

گر همی دانند كاندر خانه كيست «1» ولی نمی دانس كه وَرایِ اين جامه های فرسوده، و نيز در پسِ اين تنِ فروتن چه روحی بلند آرميده است.

بی خبر كازارِ اين آزار اوست

آب اين خم متصل با آب جوست «2» اما امام كه دريای عفو، كرامت، و گذشت، و جوانمردی است، هيچ به دل نگرفت، و نه چيزی گفت.

عفو كن ای مير بر سختی او

در نگر در درد و بدبختی او «3» عفو كن زين بندگان تن پرست

عفو از دريای عفو اولی تر است «4» عفو كن ای عفو در صندوق تو

سابق لطفی همه مسبوق تو

من كه باشم كه بگويم عفو كن

ای تو سلطان و خلاصه امر «كن» «5» عزيزان، و شيعيان علی، شيوه علی بخشش است. و بخشودن. و بزرگی.

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر سوم، بيت 3108.

(2) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بيت 2520.

(3) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 3549.

(4) گناه اين بندگان تن پرور را ببخشای، كه بخشش از دريای بخشايش شايسته تر است. مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 4175.

(5) ای تو پادشاه و خلاصه امر «كُنْ»! من چه كاره ام كه بگويم: ببخشای؟. مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 4150 و 4151.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^