عبرت های روزگار، ص: 63
كاشی و چينی نبود، و نه تهويه ای، و بوی تعفن نيز انسان را سخت می آزرد، او را شكست نداد. بلكه او اين همه را با مقاومت خويش شكست داد. و همين بود كه ملا صالح مازندرانی شد. چون عاشق بود.
عاشق، همه موانع را از سر می گذراند. و از پيش پای خود برمی دارد. و آنها را شكست می دهد.
و ما تاكنون نشنيده ايم كه مانعی، عاشقی را شكست داده باشد.
«فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ» «1» حال اين سخن خداوند است كه می گويد: من، عاشق بندگان متقی و پرهيزگار خود می باشم.
و اين يعنی هر مانعی كه بر سر راه آنان سبز شود، از ميان برمی دارم. تا ميان من و ايشان مانعی در ميان نباشد.
اما آنهايی كه نسبت به پيمان خداوند پايدار و ثابت قدم و وفادار نباشند، موانع يكی پس از ديگر در پيش روی خود دارند. و كسی نيست كه آن همه را از سر راه ايشان بردارد. اين است كه به هر سو بروند به مانع می رسند.
آری، رفيق بد، شهوت حرام، فريب پول و صندلی و مقام خوردن، موانعی است كه گرداگرد آنان خواهد گرفت.
اين آيه شريفه را تامل كنيد، می فرمايد: كسانی كه عهد خداوند را وفا نمی كنند، و آن را به چيزی ناچيز می فروشند، هرگز از رحمت حق سهمی نمی برند.
«يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا أُولئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ»
چرا كه فكر و انديشه را به پولی اندك می فروشند، و هم تعهدات و شخصيت انسانی خويش را.
مگر نه اينكه در كربلا گفتند: سيد الشهدا را از پای درآوريد، و پرسيدند در مقابل به چه خواهيم رسيد، و هركدام چيزی شنيدند، پاره ای را حصير خرما وعده كردند،
______________________________ (1) آل عمران/ 76.