عبرت های روزگار، ص: 258
ندارند. و آنچه او می گويد خلاف می كنند. و البته هر خلاف آسيب ها و آفاتی به عنوان بازتاب و عكس العمل به دنبال خواهد داشت.
به عنوان نمونه: روانشاسان خارجی آورده اند كه به دنبال هر نگاهِ خلاف و ناروا نسبت به ناموس ديگران يازده آسيب و آفت در پی دارد كه تمامی به خود انسان بازگشت می كند.
البته اينكه اين حقيقت مسلّم را به دانشمندان بيگانه و خارجی نسبت می دهيم، و از ايشان نقل سخن می كنيم، از اين روست كه به اسف پاره ای همچنان دلبرده آنان هستند، و حق را همان می دانند كه از زبان ايشان می تراود. اما اگر بگوييم اين سخن را خداوند در كتاب خود و يا معصومان مكرم در روايات خود آورده اند، ابروها را درهم گره می دهند و گويی كه بويی نامطبوع به مشام آنان رسيده باشد صورت را می چرخانند، و می گويند: اين حرف ها كهنه و فرسوده و قديمی است.
و البته در پاسخ ايشان بايد گفت: از اين پس گُل را هم بو نكنيد، چرا كه گل نيز قديمی است، و بلكه قديمی تر از قرآن. و نيز بايد گفت: به خورشيد و نور آن پشت كنيد، زيرا كه قديمی است، و حتی پُر قدمت تر از گل.
عزيزان! كهنگی، قدمت و فرسودگی همه جا لحاظ نمی شود، و در همه چيز معنا ندارد.
همچنانكه در نور اين گونه است.
و قرآن نيز نور است.
«وَانْزَلْنا الَيْكُمْ نُوراً» «1»
عدل
آری، قرآن به حقيقت نور است، و در پرتو نور قرآن به حقيقت هايی همچون عدل و دادخواهی و دادرسی دست می يابيم.
______________________________ (1) نساء/ 174.