عبرت های روزگار، ص: 213
وی هديه می كند، و می فرمايد:
در ييلاق نيز فرصت از دست نرفت، و نزديك به هشت هزار مسئله فقهی را به قلم آورده ام.
و مرحوم آية اللَّه العظمی بروجردی در چنين پايگاهی رحل اقامت گشود.
و در سايه توسل و اتصال به ساحت قدس و آسمانی مولانا امام المتقين علی بن ابيطالب، غرقه در نور و معرفت شد.
من چو خورشيدم درونِ نور غرق
می ندانم كرد خويش از نور فرق «1» و نصيبی كه از اين مهاجرت برد شاگردیِ مكتبِ بزرگِ مرحوم آخوند خراسانی، صاحب كتاب عظيم كفايه، و صاحب كراماتی سترگ، بود.
و زمانی رسيد كه خويش را فربه و سرشاز از نور و معرفت و دانش می ديد، از اين روی برجای ننشست و همچون ابری متراكم به سوی موطن خويش، هجرتی ديگر را دنبال نمود. تا ديگران نيز از فيوضات وی بی فيض نمانند.
و از آن پس سی سالِ تمام، مثالِ باغبانی، در شبی تار، كه فانوسی به دست دارد و آب ها را به راه های مناسب هدايت و از بيراهه ها دور می دارد، خلق خدا را با نور دانش خويش به جاده های صواب و صلاح رهنمون شد.
و با تمام شأن و شرائطی كه داشت، گاه بر منبر می نشست، و برای خدا، مردم را موعظت می نمود.
هر چند چنين كسی در پيشگاه اهل نظر بر منبر نمی نشيند، بل بر نفس خويش سوار و بر آن تكيه می زند.
______________________________ (1) مثنوی معنوی، دفتر سوم، بيت 2408.