عبرت های روزگار، ص: 123
باری، مرام و مُراد علی عليه السلام در زندگی جز اين نبود كه تنها رضايت و خرسندی حق را به چنگ آورد. و از اين روی، همه چيز خود را بر پايه و بنياد تقوی، بنيان و استوار ساخت.
«وَلا يَهْلِكُ عَلَی التّقْوَی سِنْخُ اصْلٍ»
و آنچه بر پايه تقوی پايه ريزی شود، می ماند و ماندگار خواهد شد.
ولا يَظْمَأُ عَلَيْها زَرْعُ قَوْمٍ» «1» دانه هايی كه در زمين تقوی كاشت می شوند محصول آنها خشكی نگيرد و پژمردگی نيابد، بلكه همواره سبز، و خرم، و با طراوت و شادابند. و در جهان آخرت نيز به صورت بهشتی سبز جلوه گر می شوند. و از همين رو نيز اهل تقوی شادند و با نشاط و پر سرور، چرا كه به سبزه زاری جان نواز می مانند.
ما بر اين درگه ملولان نيستيم
تا ز بعد راه هر جا بيستيم
دل فرو بسته و ملول آنكس بود
كز فراق يار در محبس بُوَد
دلبر و مطلوب با ما حاضر است
در نثار رحمتش جان شاكر است
در دل ما لاله زار و گلشنی است
پيری و پژمردگی را راه نيست
دايما تَرّ و جوانيم و لطيف
تازه و شيرن و خندان و ظريف
پيش ما صد سال و يك ساعت يكی است
كه دراز و كوته از ما منفكی است «2»
______________________________ (1) نهج البلاغه، خطبه/ 16.
(2) مثنوی معنوی، دفتر سوم، بيت 2932 تا 2937.