فارسی
پنجشنبه 10 آبان 1403 - الخميس 26 ربيع الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 85

خواب اهل معرفت، با اين كه در عالَم خواب، تكليف ندارند، عبادت است.

كسی كه به خواب می رود، بعد بيدار می شود، می بيند اذان افطار را گفته اند، اما او نماز ظهر و عصر خود را نخوانده است گناهی بر او نيست؛ چون خواب بوده و آن وقتی كه خواب بوده، بر او تكليفی نيست.

اما خواب اهل معرفت نزد پروردگار به قيمت بيداری و تكليف است و خواب او را به عنوان عبادت می نويسند. اين معرفت بايد باشد. عشق از اين معرفت ظهور می كند كه بعد از شناخت می گويد: عجب محبوبی، وجود مقدسش جامع تمام كمالات است و همه جهان برای توليد خير ابزار او هستند و هر خيری از اين اتصال از او می رسد و بعد اين خير را پخش می كند.

به اين همه خوبی ها و زيبايی ها عاشق می شود. عاشق، هميشه دارای وجدان بيدار است، اين عشق و آن وجدان بيدار چه می كند؟

عشق سه طرف دارد: يكی خودش است كه نوعی حال است، دوم معشوق است كه موضوع و متعلّق عشق است كه اگر معشوق نباشد، عشق به وجود نمی آيد و سوم عاشق است.

واقعاً اگر معشوق را نشناسد، عشق به وجود نمی آيد.

عشق از معشوق اول سر زند

تا به عاشق جلوه ديگر كند

اين يك حقيقت است. طرف اصلی، حقيقی، واقعی، سازنده و به وجود آورنده




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^