چهره ملكوتی يوسف عليه السلام، ص: 98
خداست و از آنجا دارند به بدن فرمان می دهند كه برای عبادت- به معنای جامع- اين مقدار بخور، برای رفع خستگی و ايجاد نشاط در عبادت، اين مقدار بخواب، برای هدايت كردن مردم، اين مقدار بگو، برای سبك زيستن، اين مقدار نگو. اين كارِ عشق است.
وقتی روح به چنين نقطه ای می رسد، تنها منظرگاه او برای تماشا، جلوه معشوق است و از غير او رويگردان شده است. اين مسأله به هيچ عنوان جايی برای عيوب نمی گذارد. اين اشخاص وقتی با دشمن ترين دشمنان روبه رو می شوند، تمام برخوردهای آنان بی عيب است.
در آخرين درگيريی كه حضرت يوسف عليه السلام با زليخا پيدا می كند، در حالی كه خطر صد در صد بوده است، ولی پروردگار می فرمايد:
«لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ» «1»
او در جايگاه تماشای «برهان رب» بود، لذا در درگيری با زليخا، بدون كوچك ترين اشتباه، لغزش و عيب مقابله كرد؛ يعنی هيچ زمينه ای برای اثبات ذره ای تهمت برای حضرت يوسف عليه السلام پيدا نشد به خاطر اين كه در جايگاه «برهان رب» بود.
جنگ آرام با هوس و هوس بازان
وقتی ديد اين زن به خاطر هوس سنگينِ كامجويی خيز برداشته تا حمله كند، يوسف عليه السلام برای حمله كردن خيز نداشت، فقط فرار كرد. اگر او نيز حمله می كرد و با آن قدرت مردانگی خود اين زن را می زد، راه تهمت به روی آن حضرت باز می شد.
______________________________ (1)- يوسف (12): 24؛ «اگر برهان پروردگارش را [كه جلوه ربوبيت و نور عصمت و بصيرت است ] نديده بود.»