عبرت های روزگار، ص: 165
علی عليه السلام، بر اثر ايمان خويش و هجرت و مجاهدت در راه خداوند برترين درجه را نائل، و به فوز و رستگاریِ عظيم نيز نَيل يافت. چرا كه از خويش رست و در خدا فانی و فنا و منعدم شد.
سنگ تا فانی نشد كی شد نگين «1» و البته مقام فوز، به علی عليه السلام وقف و محدود نمی شود. چرا كه پيامبر بزرگوار، در طی بيست و سه سال، علی را می گفت: «انْتَ وَشِيْعَتُكَ هُمُ الْفائِزون»؛ علی جان! تو و شيعيان تو فائز و رستگاريد.
عزيزان! شيعه علی باشيد، و قدم را جای قدم های علی بگذاريد. چرا كه علی نيروی خداست. و نور خدا. علی مثل خدا شافی و شفابخش است. و شفا و سلامت دردهای بی حدِّ خود را از علی بخواهيد. علی علاج هر واقعه ای را می تواند. با بودن علی درد معنا ندارد. علی دردهای ظاهر و باطن و آلامِ تن و جان را از دامان آدمی دور می سازد.
در مسجد به مردم گفت: پيامبر، در بستر بيماری است، برخيزيد و به عبادت برويم. و رفتند. به محض ورود علی، پيامبر از بستر خويش برخاست و نشست.
و فرمود: علی جان! با آمدن تو شفا يافتم. و بيماری ام رفت.
و كيست كه بيمار نيست؟
تن ها اگر چه در سلامت باشد، اما جان ها تمامی مبتلاست. و اين ابتلا نه به دست خود و نه به دست هيچكس ديگر مرتفع نخواهد شد. جز به دستان عاقل مردی همچون علی. جز علی، ديگران هر چه باشند. و از هركجا، درد را فزون تر و افزونتر می سازند.
چون كسی را خار در پايش جَهَد
پای خود را بر سر زانو نَهَد
______________________________ (1) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 1945.