فارسی
سه شنبه 12 تير 1403 - الثلاثاء 24 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

صبر از ديدگاه اسلام، ص: 24

مرحوم آيت الله العظمی سيد ابراهيم قزوينی از بزرگترين عالمان شيعه است.

ايشان در نجف متولد شد. شخصيت بسيار فوق العاده ای است. زمانی كه تعداد شاگردان درس های مهم نجف به صد عدد نمی رسيده است، بيشترين علمای بزرگ شيعه را به عنوان شاگرد، در جلسه درس خود داشت.

ايشان اميرالمؤمنين عليه السلام را در خواب می بيند كه به او می فرمايند: بايد مقيم كربلا شويد. وظيفه شما اين است كه به كربلا برويد. از خواب بيدار می شود. می گويد:

من عالم هستم و خواب در اسلام حجت نيست، دليلی ندارد كه به خواب خود عمل نمايم. در دين اسلام، قرآن، فرهنگ اهل بيت عليهم السلام و عقل سالم حجت است و خواب فقط برای انبيا و ائمه عليهم السلام حجت بوده، اما برای ما حجت نيست.

می گويد: شب دوم امام عليه السلام را در خواب می بيند كه می فرمايد: من به تو امر می كنم كه به كربلا بروی. سيد دوباره بيدار می شود و باز می گويد: خواب كه حجت نيست. برای بار سوم اميرالمؤمنين عليه السلام را در خواب می بيند، چهره حضرت نگران بود. می فرمايد:

سيد ابراهيم! به تو امر كردم كه از اين شهر بيرون برو و مقيم كربلا شو. ايشان به كربلا می آيد و منشأ آثار عجيبی می شود. در كربلا اشرار، اهل دنيا و مفسد، عالم بی تقوايی را در برابر ايشان علم می كنند و به افراد شيّاد و بی سواد پول می دهند كه در درس او شركت كنند. با اين عمل می خواستند حوزه با عظمت سيد ابراهيم را از بين ببرند تا ايشان از كربلا بيرون برود؛ زيراماندن ايشان در كربلا باعث تقويت دين و توبه بدكاران می شد و دست اشرار از قدرت كوتاه می گشت.

اشرار به خدمت سيد می گويند: شما از فردا بايد در درس اين آقا شركت كنيد.

ايشان می فرمايد: من درس، بحث و مطالعه دارم، مرا معاف كنيد. چون اگر می خواست در آن درس شركت كند، جلسه گناه راتأييد می كرد و اوليای خدا در اين گونه جلسات شركت نمی كنند.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^