صبر از ديدگاه اسلام، ص: 293
بی نهايت اصولا قابل رويت نيست، و هيچ ديده ای قدرت ندارد كه او را ببيند، موسی بن عمران هم كه تقاضای رؤيت كرد، پروردگار رويت خود را نفی ابدی كردند، فرمودند: امكان ديدن من وجود ندارد، و واقعاً وجود ندارد.
در سوره طه به موسی بن عمران فرمود:
اين كوه روبه روی خود را نگاه كن، يك تجلی به اين كوه شد، البته اين تجلی تجلی مطلق كه نبوده، اين نظر نظر مطلق كه نبوده، اگر تجلی و نظر مطلق بود، معلوم نبود كه در عالم چه پيش می آمد، اين تجلی و اين نظر، يك نظر و تجلی بسيار جزئی بوده، و حالا ما نمی فهميم همين تجلی جزئی چه بوده، ولی با همين مسئله برق، ما می توانيم يك مقدار خودمان را به جزئيت اين تجلی نزديك كنيم، عقول عاليه استعداد درك مطلقش را ندارند.
وقتی كارخانه، برق توليد می كند، نزديك به چند ميليون ولت برق توليد می كند، اگر يك لامپی را مستقيماً هر چقدر پرقدرت باشد، بخواهند به همين چند ميليون ولت وصلش بكنند لامپ كشش اين چند ميليون ولت را ندارد.
در همه جای دنيا رسم است برق توليد شده را مهار می كنند، آن قدر در طريق حركت به اين برق مهار می خورد، تا وقتی به كنتور منزل شما برسد، می شود بيست و پنج آمپر و تازه خود اين مقدار آمپر هم با همين كنتور مهار و كنترل می شود كه اين لامپ به اندازه توان خودش بتواند از قدرت و اين نور استفاده بكند، حالا پروردگار عالم چقدر نظر مطلق و تجلی مطلق را كنترل كردند، اين از فهم عقول عاليه هم خارج است.
حجاب های بين انسان و پروردگار
در روايات و اخبار آمده كه:
انسان اگر بخواهد به آن قرب واقعی برسد، صد و چهل هزار منزل را بايد عبور بكند، هفتاد هزار حجاب ظلمانی، در راه است، و بعد از دريده شدن اين حجاب های ظلمانی هفتاد هزار حجاب نوری در ميان است، از اين هفتاد هزار حجاب نوری كه بگذرد، به مقام قرب معنوی رسيده، وقتی كه هر هفتاد هزار حجاب ظلمانی و هفتاد هزار حجاب نوری را پشت سر گذاشته به آنجا كه می رسد، می بيند بين او و بين وجود مقدس او بی نهايت فاصله وجود دارد، می بيند بين او و