صبر از ديدگاه اسلام، ص: 203
بدهد و جا داد.
مقام و عظمت امامت اميرالمؤمنين عليه السلام
ظرفيت و سعه وجوديی به اميرالمؤمنين عليه السلام كه مقام امامت بالمعنی الخاص را دارا بود داد كه اولين بار در قرآن مجيد اين امامت بالمعنی الخاص را درباره حضرت ابراهيم عليه السلام استعمال كرد:
«» «1» اين امامت در فرهنگ اهل بيت عليهم السلام بحث بسيار لطيفی دارد. اگر علاقه داريد كه آن بحث لطيف را ببينيد، به حديثی كه «مسلم مروزی» از وجود مبارك حضرت رضا عليه السلام به نقل از مرحوم كلينی در جلد اول «اصول كافی» در باب نقل می كند، اين روايت، حدود سه صفحه است و با اطمينان بگويم كه حقايق اين روايت پانزده قرن است كه برای بزرگترين فيلسوفان، عارفان و فقيهان شيعه حل نشده است.
امام هشتم عليه السلام می فرمايد: برای فهم اين مقام، دست عقول به آن نمی رسد و به جايگاهی كه اين مقام قرار داده شده، نخواهد رسيد. لذا پيامبر صلی الله عليه وآله به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: دو نفر در عالم تو را شناختند، يكی خداست و ديگری من. نه اين كه بقيه نخواهند كه تو را بشناسند، می خواهند، اما دست عقل وفهم آنان
به تو نمی رسد. «2»
______________________________ (1)- بقره 124: 2؛ «و] ياد كنيد] هنگامی كه ابراهيم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت ] آزمايش كرد، پس او همه را به طور كامل به انجام رسانيد، پروردگارش [به خاطر شايستگی ولياقت او] فرمود: من تو را برای همه مردم پيشوا و امام قرار دادم.»
(2)- بحار الأنوار: 27/ 196، باب 7، حديث 56؛ « [الفضائل لابن شاذان ] فض، [كتاب الروضه ] بِالْاءِسْنَادِ يَرْفَعُهُ إِلَی أَبِی هُرَيْرَهَ قَالَ مَرَّ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عليه السلام بِنَفَرٍ مِنْ قُرَيْشٍ فِی الْمَسْجِدِ فَتَغَامَزُوا عَلَيْهِ فَدَخَلَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله عليه وآله فَشَكَاهُمْ إِلَيْهِ فَخَرَجَ عليه السلام وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَقَالَ لَهُمْ أَيُّهَا النَّاسُ مَا لَكُمْ إِذَا ذُكِرَ إِبْرَاهِيمُ وَ آلُ إِبْرَاهِيمَ أَشْرَقَتْ وُجُوهُكُمْ وَ إِذَا ذُكِرَ مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ وَ عَبَسَتْ وُجُوهُكُمْ وَ الَّذِی نَفْسِی بِيَدِهِ لَوْ عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلَ سَبْعِينَ نَبِيّاً لَمْ يَدْخُلِ الْجَنَّهَ حَتَّی يُحِبَّ هَذَا أَخِی عَلِيّاً وَ وُلْدَهُ ثُمَّ قَالَ عليه السلام إِنَّ لِلَّهِ حَقّاً لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا أَنَا وَ عَلِیٌّ وَ إِنَّ لِی حَقّاً لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ وَ عَلِیٌّ وَ لَهُ حَقٌّ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَا.»