صبر از ديدگاه اسلام، ص: 282
خدايی بروز نمی كند.
آزمايش نسبت به انسان مثل نسبت زمين به دانه است، دانه تا در زمين نرفته و
اين همه لايه های خاك روی سرش نريخته كه پوچ و بی ارزش است و شما يك دانه
سيب را از توی سيب در بياوريد آن را به همه جای عالم ببريد و قيمت برايش بگذاريد كسی قيمتی نمی گذارد، چون ارزشی ندارد، معمولًا مردم وقتی سيب می خورند دانه را از دهانشان در می آورند و دور می ريزند و يا يك دانه پرتقال وقتی يك دانه است چقدر می ارزد، يا يك عدد گندم چقدر می ارزد، اما همين دانه سيب وقتی می رود، داخل زمين و زير گل شروع می كند به فعاليت تا در زمين ريشه كرده زمين را پاره كند اين همه بار سنگين خاك و كود را رد بكند، بالا بيايد تا بخواهد اين همه آفتاب و تابستان و زمستان و بهار را رد بكند، چقدر بايد مشقت بكشد، اما تا بخواهد از اين همه مشقات در بيايد، می شود يك باغ و می گويند ده ميليون تومان، اما وقتی اين سيب ها به صورت دانه بود كسی نمی خريد، اما الان كه رشد كرده و باغ شده است می گويند، بيست ميليون تومان، ده ميليون تومان، پنج ميليون تومان، چرا كه ارزش پيدا كرده است به خاطر گذشتن از اين همه عددهای سنگين، انسان هم همين طور است، اگر از اين همه عذاب های الهی نگذرد به بار نمی نشيند.
درخت وجودت به صورت يك دانه بسته است نه صورت نظری و نه عقل عملی پيدا می كند، نه نفس مطمئنه پيدا می كند، نه نفس راضيه پيدا می كند، نه نفس مرضيه پيدا می كند، نه حيات مطمئنه پيدا می كند، نه اعمالش در پيشگاه خداوند قبول می شود، به عنوان يك جنبنده ای است كه می خورد و خوراكش را هم يك مقدار به بدن می دهد و يك مقدارش را هم تبديل به كود می كند و بيرون می ريزد ارزش ديگری ندارد. قرآن مجيد می فرمايد:
آزمايش پنج گانه انسان
شما مردم مومن را حتماً در معرض پنج آزمايش قرار می دهيم.
«»