فارسی
يكشنبه 16 ارديبهشت 1403 - الاحد 25 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

صبر از ديدگاه اسلام، ص: 268

را می بستند و بلند بلند گريه می كردند.

ايشان در يكی از كتاب های خود نوشته اند: شوهر خانم جوان زيبا چهره ای از دنيا رفت. چند بچه يتيم برای اين زن ماند. بدون درآمد و بدون ارث. برای حل مشكل اقتصادی اين ايتام، به آهن فروش و آهنگر ثروتمندی مراجعه كرد. آهن فروش، بی مهار بود، چون انسان هايی كه مهاری به نام دين دارند، نمی توانند خائن و ظالم باشند.

آن زن جوان و زيبا اما با حيا و با حجاب درد خود را گفت، البته آن زن در حجاب بود، ولی مقدار گردی صورت پيدا بود. پروردگار عالم در قرآن فرموده است: به نامحرم خيره نشويد كه اين نگاه ها مقدمه فتنه است.

آهنگر به اين زن گفت: حاضرم در سطح بالايی مخارج تو و يتيم هايت را تأمين كنم، به شرطی كه با من در رفت و آمد نامشروع باشی. زن به اين پولدار آهن فروش و آهنگر گفت: من هنوز دامنم به گناه آلوده نشده است، برای انفاق، صدقه و حل مشكل اين يتيم ها می ارزد كه دامن من آلوده شود؟ گفت: همين كه گفتم.

زن رفت. چند روزی با نان خالی و آب به سختی ايتام را اداره كرد و جايی

نتوانست كاری بكند.

يكی از مراجع شيعه كه مرحوم شده است می فرمود: خدا كند اين كسانی كه به ما مراجعه می كنند و پول می گيرند، دروغ بگويند. چون اگر راست بگويند و ما كاری نكنيم، در قيامت وضع ما خيلی خراب می شود.

گاهی با دروغ نان می خورند، حيف است كه نان ها آلوده به حرام شود. گاهی بعضی ها به قدری كريم هستند كه می فهمند طرف دارد دروغ می گويد، ولی آبروی او را حفظ می كنند و به روی خود نمی آورند.

كَرم بزرگان در برابر دروغ گويان

اين داستان را مرحوم آيت الله العظمی گلپايگانی «1» برای من تعريف كردند،

______________________________
(1)- شرح حال ايشان در كتاب مرگ و فرصت ها، جلسه 12 آمده است.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^