صبر از ديدگاه اسلام، ص: 114
نمی خواهند از من طلب مغفرت كنند؟ بر شما واجب است كه گناه كاران را با اين گونه آيات بيدار كنيد. «1»
توبه مشروب فروش
قبل از انقلاب در شهری منبر می رفتم جوان های آن شهر به من گفتند اينجا يك سالن دويست متری است كه صاحبش به مردم اين شهر روزی دو الی سه كاميون
مشروب می فروشد وازطريق اين كاباره گمراه شدند، گفتم: آدرس اين كاباره را به من
بدهيد، گفتند: با قدرت ساواك شاه می خواهيد چه كاركنيد؟ گفتم شما محبت كنيد آدرسش رابدهيد، روی كاغذ آدرسش رانوشتند.
فردا ساعت ده صبح سوار تاكسی شدم وبه راننده تاكسی گفتم: می خواهم به اين آدرس بروم، راننده تاكسی خيلی تعجب كرد و گفت: اشتباه نمی رويد؟ گفتم: نه، راهی كه دارم می روم يقين دارم صراط مستقيم الهی است.
به راننده تاكسی گفتم: من يقين دارم كه راه را درست می روم و راه، راه خداست، می رويم، می گوييم، قبول كردند، خوش به حال او، قبول نكردند، خدا به ما نمی گويد: چرا مال مرا خوردی اما برای من كاری نكردی.
آمد روبروی كاباره گفت: آقا اينجاست. گفتم: خداحافظ. كاباره كنار رودخانه بود، جای باصفايی بود، دفتر روبه روی پله های ورودی بود، از پله ها كه پايين رفتم، مدير كاباره از دفترش بيرون آمد و گفت: آقا اشتباه آمديد. گفتم: نه من برای زيارت حضرت عالی آمدم. گفت: با اين لباس، شما هم می خوريد؟ گفتم: بله، اما خداوند فرموده از سفره خودم بخوريد. از سفره ام كم نمی آيد.
اگر شراب اينجا را نمی خوريم، يقين داريم در قرآن به ما وعده داده:
______________________________ (1)- بحار الأنوار: 67/ 55، باب 44؛ « [مصباح الشريعه ] قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام إِعْرَابُ الْقُلُوبِ عَلَی أَرْبَعَهِ أَنْوَاعٍ رَفْعٍ وَ فَتْحٍ وَ خَفْضٍ وَ وَقْفٍ فَرَفْعُ الْقَلْبِ فِی ذِكْرِ اللَّهِ وَ فَتْحُ الْقَلْبِ فِی الرِّضَا عَنِ اللَّهِ وَ خَفْضُ الْقَلْبِ فِی الاشْتِغَالِ بِغَيْرِ اللَّهِ وَ وَقْفُ الْقَلْبِ فِی الْغَفْلَهِ عَنِ اللَّهِ أَ لَا تَرَی أَنَّ الْعَبْدَ إِذَا ذَكَرَ اللَّهَ بِالتَّعْظِيمِ خَالِصاً ارْتَفَعَ كُلُّ حِجَابٍ كَانَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ مِنْ قَبْلِ ذَلِك.»