صبر از ديدگاه اسلام، ص: 61
شوق؛ مرحله اوّل صبر
بخش اوّل صبر، شوق است. صبر ميوه و منفعت دارد. در فضای ايمان است كه انسان مشتاق بهشت؛ يعنی پاداش بندگان می شود. خدا كسی را به بيگاری نمی كشد:
آن كسی كه در فضای معرفت و ايمان، مشتاق بهشت است، بايد از خواسته های نابجا، نامعقول و غيرمنطقيی كه همگی در لغت شهوت نهفته است، دست بكشد.
شهوت يعنی ميل. اشتها از شهوت است. كسی كه مشتاق بهشت است، بايد در برابر تمام خواسته های نامعقول و غيرمنطقی صبر كند. زمانی كه در دامن اين خواسته ها می افتد، در حريم خدا بماند.
مردی به خانه امام صادق عليه السلام آمد، عرض كرد: يابن رسول الله! گرفتاری سختی برای من به وجود آمده است، مرا راهنمايی كنيد.
حضرت فرمودند: مشكل شما چيست؟ عرض كرد: يابن رسول الله! همسايه ديوار به ديوار ما كنيزی دارد كه كنيز بسيار زيبايی است، من اهل چشم چرانی نيستم، ناخودآگاه چشمم به اين كنيز افتاد، دلم را برده است و عاشق او شدم.
تكليف من چيست؟
بردگی بود، اما اسلام قوانينی را وضع كرد كه سفره بردگی در اين عالم جمع شود، ولی برهه ای از زمان، اسرا را می آوردند و به جهادگران می دادند، اين ها برده و كنيز می شدند. اين ها را خريد و فروش می كردند و با خريدن كنيز، به صاحبش محرم می شد.
يكی از دانشمندان خارجی می گويد: اگر كل عالم به مشكل علمی، فكری، اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی دچار شوند و همه تصميم بگيرند كه نزد من بيايند