صبر از ديدگاه اسلام، ص: 157
خون مردم را بمكند و به هر شكلی كه می خواهند، اقتصاد را شكل بدهند.
گفت: علی جان! تو حاكم هستی، سخنرانی تو را مخصوصا قطع كردم كه بگويم كه به من ظلم شده است و من خودم قدرت دفع ظلم از خودم را ندارم.
اين حاكم او را رد نكرد. به او نگفت: خجالت نكشيدی كه سخنرانی ما را قطع كردی؟ حاكم به مأمور دولتش نگفت: اين بی تربيت را بيرون كنيد، تا بی ادبی نكند.
بلكه تا گفت: ای حاكم! به من ظلم شده است، از صورت علی عليه السلام اشك سرازير شد. از روی منبر به او گفت: چقدر به تو ظلم شده است؟ گفت: يك ظلم به من شده است.
در روايات ما ننوشته اند كه چه ظلمی بوده است. گفت: يك ظلم به من شده است. حضرت فرمود: اما منِ حاكم كه دارم برای شما سخنرانی می كنم، به عدد ريگهای بيابان و دانه دانه پشم شترها و گوسفندان و بزهای دنيا به من ظلم شده است.
اين ظلم هنوز ادامه دارد. هنوز به نام علی عليه السلام مكتب سازی، جنايت و فرقه سازی می شود. عده ای زنا می كنند و رابطه نامشروع برقرار می كنند، ربا می خورند، جنايت می كنند و می گويند: علی عليه السلام در قيامت دست ما را می گيرد. اين بدترين ظلم به اميرالمؤمنين عليه السلام است.
ظلم حكومت ها به شيعه
قاضی دادگاه مدينه برای پرونده ای شاهد خواست. قاضی ابی ليلی، قاضی بنی عباس بود. مظلوم پرونده از دادگاه بيرون آمد، به يكی از شيعيان ناب اميرالمؤمنين عليه السلام كه شيعه واقعی بود گفت: حق من دارد ضايع می شود و به شاهد نياز دارم، آيا حاضر هستی به نفع من شهادت بدهی؟ گفت: بر من واجب است كه شهادت بدهم كه حقّ تو از بين نرود. كتمان شهادت از گناهان كبيره است و خدا به آن وعده عذاب داده است. كسی كه حقی را بداند، از او شهادت بخواهند و نرود شهادت بدهد، اهل جهنم است.
او را برای شهادت به دادگاه آورد، گفت: شاهد من اين آقا است. قاضی أبی