انديشه در اسلام، ص: 305
هم مىگفتيم تقصير با على است! و در قتل او شريك مىشديم. چون متدينهاى آن روز طرح قتل ايشان را ريختند؛ آنها كه پينه بر پيشانى داشتند به كشتن على اقدام كردند؛ و نمازخوانها و حاجىها او را مقصر تشخيص دادند! مگر طلحه و زبير عرقخور يا زناكار و كافر بودند؟ اينان همه اهل جبهه و شهادت، مجروح جنگى، و خانواده شهيد بودند! خوب است انسان تحليل كند و عينك نهج البلاغه را به چشم خود بزند و هر حرفى كه مىزند بر پايه شرع و منطق بزند كه در قيامت پاسخى براى دشمنىها و محبتها و دوستىهاى خود داشته باشد.
موقعيت مردم در عصر ظهور حجت حق
امام باقر، عليهالسلام، مىفرمايد: در حكومت دوازدهمين از ما، اگر در مملكت عراق دختر هجده سالهاى در يك سوى خورجين شتر خويش طلا و در سمت ديگر نقره بار كند و به تنهايى از بازار بغداد تا بازار شام برود، هيچ چشمى به شهوت بر او نظر نمىكند و هيچ دستى بر آن مال دراز نمىشود. «1» آرى، امنيت روحى بشر، پاكى باطن و ظاهر تنها به زمان امام عصر، عليهالسلام، اختصاص دارد.
وضعيت مردم در زمان امام عصر (ع)
خيابانها در زمان امام عصر، عليهالسلام، بزرگ مىشوند و براى هر روندهاى راه مخصوصى قرار داده مىشود. ماشينها و پيادهها و موتور سوارها بدون پليس در مسير خود حركت مىكنند، چون باطن آنان بر عدالت است. «2» وقتى همه مردم در امور ظاهر و باطن به نيكى خو كردند، نزولات آسمانى و بركات آن نيز افزايش مىيابد و به اندازه بارش در پنج قاره زمين باران مىبارد:
«يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً».*
فعلهاى آيه همه مضارع هستند و اشاره به آينده دارند.
______________________________ (1). خصال، شيخ صدوق، ص 626: «لو قد قام قائمنا لانزلت السماء قطرها، ولا خرجت الأرض نباتها، ولذهب الشحناء من قلوب العباد، واصطلحت السباع والبهائم حتى تمشى المرأه بين العراق إلى الشام لا تضع قدميها إلا على النبات وعلى رأسها زينتها لا يهيجها سبع ولا تخافه».
(2). روضه الواعظين، فتال نيسابورى، ص 264: «قال أبو جعفر، عليهالسلام، فى حديث طويل: «إذا قام القائم ... ووسع الطريق الأعظم وكسر كل جناح خارج فى الطريق وأبطل الكنف والميازيب إلى الطرقات ...».