انديشه در اسلام، ص: 195
... همگى واقعيتاند نه احتمال، و كسانى كه به اين واقعيات فكر نكنند و چارهاى در برابر آنها نينديشند زندگانىشان حيوانى است؛ زيرا خدا، انبيا، ائمه، قرآن، اخلاق و تربيت را كنار گذاشتهاند و از واقعيات كناره گرفتهاند. خداوند در قرآن حيات اين گروه از مردم را حيات حيوانى معرفى مىكند و مىفرمايد:
«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ».
كافران همواره سرگرم بهرهگيرى از [كالا و لذتهاى زودگذر] دنيايند و مىخورند، همان گونه كه چهارپايان مىخورند و جايگاهشان آتش است.
حيات سَبُعى
اما يك زندگى هم زندگى سبُعى است؛ البته تا كسى حيوان نشود، درنده نمىشود و ممكن است مدتى آرام باشد، ليكن رفته رفته درنده مىشود، از اين رو خداوند مىفرمايد: افرادى كه به جان و مال مردم مىافتند و آبروى مردم را مىبرند، درندهاند. خدا نكند انسان صفت درندگى پيدا كند. آنهايى كه بدون تحقيق پشت سر ديگران حرف مىزنند و آبروى آنها را مىبرند و پس از روشن شدن حقيقت، براى عذرخواهى التماس مىكنند، قرآن آنها را درنده معرفى مىكند. در سوره اعراف مىفرمايد:
«وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ». «1»
و اگر مىخواستيم [درجات و مقاماتش را] به وسيله آن آيات بالا مىبرديم، ولى او به امور ناچيز مادى و لذتهاىِ زودگذرِ دنيايى تمايل پيدا كرد واز هواى نفسش پيروى نمود؛ پس داستانش چون داستان سگ است [كه] اگر به او هجوم برى، زبان از كام بيرون مىآورد.
حيات شيطانى
زندگى مردم بىفكر زندگى شيطانى است. شيطان كيست؟ مركز خدعه،
______________________________ (1). اعراف، 175176: «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ* وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ».