انديشه در اسلام، ص: 69
ى
تيم، در ايران و عراق، همه نتيجه خودخواهى يك ديوانه بىفكر بود.
عبرت گرفتن از بىفكرها
از زندگى بىفكرها مىتوان فهميد كه فكر چه قدر ارزش دارد. از لقمان پرسيدند: ادب از كه آموختى؟ گفت: از بى ادبان. پرسيدند: انسانى به اين مؤدبى چه طور از بىادبان ادب آموخته؟ گفت: كارهايشان را نگاه كردم و نتيجه آنها را ديدم. فكر كردم اين كار چه قدر بيهوده است. از اين رو، خود ديگر آن كار را انجام ندادم. «1»
از زندگى بىفكرها بايد به ارزش فكر پى برد. فكر كردن هم كار مشكلى نيست. انسان اگر پشت پرده احساسات و غرايز و شهوات زندگى نكند و جلوى همه اينها قرار بگيرد، فكر كردن براى او كار آسانى خواهد شد. او بايد فكر كند كه آيا به لذتش مىارزد آبرويم را تا وقتى زنده هستم ببرم و روز قيامت به سختترين شكل مجازات شوم؟ «2» آيا سزاوار است با به دام انداختن دخترى جوان و بىآبرو كردن او تا آخر عمر او و پدر و مادرش را دچار بلا و عذاب كنم؟ آرى، فكر ريشه نيكىها و پاكىها و درستىهاست.
شخصيت واقعى و غير واقعى
شخصى كه شش سال با خانواده زنش اختلاف داشت، شبى در يكى از مجالس خصوصى به من گفت: از اينكه شش سال است با خانواده همسرم، به ويژه مادرش، اختلاف دارم رنج مىبرم. زندگىام بسيار تلخ شده و آرامش روحى ندارم! بيست دقيقه با او حرف زدم و او را به حركت فكرى وادار كردم. تمام دورنماها را نزديكش آوردم، با اينكه خانوادهاش را نمىشناختم. وقتى خوب به همه مسائل نگاه كرد، ساكت شدم. پس از لحظاتى فكر كردن درباره دورنماى زندگى همسرش،
______________________________ (1). برگرفته از گلستان سعدى است.
(2). ابن ابى عمران الهلالى قال: سمعت أبا عبد الله جعفر بن محمد (عليهما السلام) يقول: كم من صبر ساعه قد اورثت فرحا طويلا، وكم من لذه ساعه قد اورثت حزنا طويلا.