انديشه در اسلام، ص: 23
حاضر نيستند حتى با يكى از مريدان خود روبهرو شوند. «1» بنابراين، كسانىكه ما را به گمراهى كشاندهاند، در قيامت از ما فرار مىكنند و كسانىكه ما را هدايت كردهاند، مىايستند تا نجاتمان دهند. از اينروست كه عقل نجاتدهنده و شهوت هلاككننده است. البته، شهوتى كه از آن سخن مىگوييم به معناى غريزه زن گرفتن مرد يا شوهر كردن زن يا بچهدار شدن نيست، زيرا اين يك امر طبيعى و فطرى است. مراد از شهوت، خارج از حدود الهى زندگى كردن است.
«فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ»*. «2»
آنها (كه خارج از دستور الهى به ارضاى شهوت مىپردازند) تجاوزكاران به حريم پروردگارند.
پس، ريشه انسان مغز اوست و زانوبند او در همه امور دين و مردانگىاش است. آن حالت مردانگى كه توأم با حيا، شجاعت را تقويت مىكند؛ همان حالت عالى روحى كه اگر با شجاعت و حيا مخلوط گردد مردانگى ناميده مىشود. نشانه مردانگى نيز اين است كه انسان به هيچ وجه زير بار امور پست نرود. كسى كه داراى مردانگى است محال است دستش را نزد مردم پست دراز كند. او كسى است كه به هر حرفى كه مىزند و هر قولى كه مىدهد پايبند است و اگر نمك كسى را بخورد، محال است به او خيانت كند. «3»
حكايت ميرغضب و نان و نمك مجرم
حكايت كردهاند كه سلطانى بر فردى غضب كرد و به ميرغضب خود دستور داد سر او را قطع كند. ميرغضب مجرم را بيرون آورد و به او گفت: آماده شو، مىخواهم سر از بدنت جدا كنم! مجرم گفت: ميرغضب، معمولًا كسانىكه مىخواهند كشته شوند چند تقاضا مىكنند. من يك تقاضا بيشتر ندارم؛ نه مىخواهم زن و بچهام را ببينم، نه اجازه
______________________________ (1). برداشتى است از اين آيه: اعراف، 38- 39: «قالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ* وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ».
(2). مؤمنون، 57؛ نيز معارج، 29- 31: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ* إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ* فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ»*.
(3). اسراء، 34: «وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلًا»؛ نيز امالى، شيخ صدوق، ص 290: «أبى عبد الله، عن آبائه، عليهمالسلام، قال: قال أمير المؤمنين، عليهالسلام: إن لأهل الدين علامات يعرفون بها: صدق الحديث، وأداء الأمانه، والوفاء بالعهد، وصله الرحم، ورحمه الضعفاء، وقله المؤاتاه للنساء، وبذل المعروف، وحسن الخلق، وسعه الخلق، واتباع العلم وما يقرب إلى الله عز وجل»؛ تحف العقول، حرانى، ص 26 (ضمن وصيت رسول اكرم به معاذ بن جبل): «... وأوصيك بتقوى الله وصدق الحديث والوفاء بالعهد وأداء الأمانه وترك الخيانه ...»؛ نيز امالى، شيخ صدوق، ص 379؛ اختصاص، شيخ مفيد، ص 229 (از قال رسول الله): «عن على بن موسى الرضا، عن الإمام موسى بن جعفر، عن الصادق جعفر بن محمد، عن الباقر محمد بن على، عن سيد العابدين على بن الحسين، عن سيد شباب أهل الجنه الحسين، عن سيد الأوصياء على، عليهمالسلام، عن سيد الأنبياء محمد، صلىاللهعليهوآله، قال: لا تنظروا إلى كثره صلاتهم وصومهم، وكثره الحج والمعروف، وطنطنتهم بالليل، انظروا إلى صدق الحديث وأداء الأمانه».