انديشه در اسلام، ص: 188
امام صادق، عليهالسلام، در توضيح اين آيه براى شاگردانشان، كلمه مبارك را به «نفّاع»، كه صيغه مبالغه است، معنى كردهاند. «1» اينكه بگوييم شخصى مفيد است با اينكه بگوييم شخصى نفّاع است تفاوت دارد. موجود نفّاع موجودى است كه تمام وجودش منفعت است: نگاهش، سكوتش، شنيدنش، سخن گفتنش، راه رفتنش، و تمام حركاتش خير و منفعت است.
انديشه كردن رمز رسيدن به چنين صفتى است. وقتى انسان با مركب فكر حركت كند، به اين نقطه حيات الهى مىرسد و به قول وجود مقدّس حضرت صادق، عليهالسلام، منشأ خير و منفعت مىشود. اميرالمؤمنين، عليهالسلام، درباره اينگونه انسانها با استفاده از تعبير ديگرى مىفرمايند: اينان كليدند. «2» يعنى هر مشكلى كه در برابرشان قرار بگيرد براى باز كردن آن راهى مىيابند و قفل آن را باز مىكنند. البته انسان به تنهايى نمىتواند قفل تمام مشكلات را باز كند، بلكه بايد كمك هم بگيرد.
«وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى». «3»
و يكديگر را بر انجام كارهاى خير و پرهيزكارى يارى نماييد.
وقتى انسانى، كه مورد احترام و اعتماد مردم است، دست يارى به سوى مردم دراز كند، مردم با كمال ميل مىپذيرند و كمك مىكنند تا مشكلش حل شود.
راه اخلاص از ريا مىگذرد!
بنابراين، انسان بايد به گونهاى رفتار كند كه مردم از او به خوبى، كرامت، بزرگوارى و حُسن عمل ياد كنند. «4» انسان نبايد نگران اين مسئله باشد كه با جلب اعتماد و علاقه مردم ممكن است كارهايش از روى ريا انجام بگيرد، بلكه بايد به عمد خودش را مورد اعتماد مردم قرار دهد. در اين
______________________________ (1). كافى، ج 2، ص 165: «عن أبى عبد الله، عليهالسلام، قال فى قول الله عز وجل: وجعلنى مبارك أينما كنت. قال: نفاعا».
(2). تاريخ بغداد، خطيب بغدادى، ج 2، ص 141: «أبو الحسن العباس بن عمر بن العباس الكلوذانى قال سمعت أبا بكر محمد ابن يحيى الصولى يقول سمعت أمير المؤمنين الراضى بالله يقول: لله أقوام هم مفاتيح الخير، وأقوام مفاتيح الشر ...».
(3). مائده، 2: «وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ».
(4). نهج البلاغه، حكمت 10: «خالطوا الناس مخالطه إن متم معها بكوا عليكم، وإن عشتم حنوا إليكم».