انديشه در اسلام، ص: 52
دانشمندان بزرگ شرق و غرب مىگويند كه اكثر مطالب اين كتاب نه تنها كهنه نشده، بلكه هنوز هم زنده است. 1100 سال پيش، او در گوشه شهر همدان نشسته و كتاب قانون را نوشته و بيمارىها را با درمانش توضيح داده است. او وقتى به مساله معده مىرسد مىگويد: معده انسان مىتواند دچار ده نوع درد شود. يازدهمى آن هنوز پيدا نشده است!
به يقين، مغز ابن سينا از مغز ما سنگينتر نبوده. او هم يك ايرانى معمولى بوده كه تنها تفاوتش با ما در بهرهگيرى از عقل بوده است. به هر حال، در اين دنيا، يكى دنبال زيبايى بازو و قدرت مچ مىرود؛ يكى در پى زيبايى اندام خويش است و ديگرى به دنبال كسب مقام قهرمانى است. ابنسينا هم در پى قهرمانى عقل بود. براى همين، عقلش را به كار گرفت و لحظهاى وقتش را تلف نكرد.
رمز موفقيت علما
علّامه حلى «1» در سيزده سالگى مجتهد جامع الشرائط بود و شايستگى اين را داشت كه مردم از او تقليد كنند، ولى دو سال سنش كم بود و تقليد از او جايز نبود. او با اينكه هشت قرن پيش زندگى مىكرده، 523 جلد كتاب نوشته كه تمام كتابهايش تا امروز باقى و ارزشمند است. آيا عقل او بيشتر و سنگينتر از ما بوده؟ هرگز چنين نبوده است.
خواجه نصير الدين طوسى «2» كه به او معلم بشر مىگويند، بچهاى روستايى از اهالى طوس بود، آنهم نه خود طوس، بلكه در اصل در يكى از روستاهاى قم متولد شده بود. او زمانى متولد شد كه چنگيز و جانشينانش سه بلا بر سر ايران آورده بودند: خراب كردن، سوزاندن و كشتن. ايران تبديل به خرابه شده بود كه خواجه متولد شد، اما او به ورزش عقلى پرداخت و معلم بشر شد. هنوز كه هنوز است، كتاب اساس الاقتباس او را بسيارى از دانشمندان به زحمت مىفهمند.
______________________________ (1). جمال الدين حسن بن يوسف حلى معروف به علامه حلى (و. 29 رمضان 648- 726 ق). مادر ايشان بانويى نيكوكار و عفيف و خواهر محقق حلى است و پدرش شيخ يوسف سديدالدين از دانشمندان و فقهاى عصر خويش در شهر حله است.
علامه حلى از طرف پدر به «آل مطهر» پيوند مىخورد كه خاندانى مقدس و بزرگاند و همه اهل دانش و فضيلت و تقوا بودند. آل مطهر به قبيله بنى اسد كه بزرگترين قبيله عرب در شهر حله است پيوند مىخورند.
او پس از آموختن كتاب خدا و يادگيرى خط، مقدمات و مبادى علوم را در محضر پدر فاضل و فقيه خود آموخت و در سنين كودكى به لقب «جمال الدين» (زينت و زيبايى دين) مشهور گشت. اساتيد او عبارتند از: شيخ يوسف سديد الدين (پدر ارجمند او)؛ محقق حلى (602- 676 ق)؛ خواجه نصير الدين طوسى (597- 672 ق)؛ سيد رضى الدين على بن طاووس (589- 664 ق)؛ سيد احمد بن طاووس (متوفى به سال 673 ق)؛ يحيى بن سعيد حلى (متوفى به سال 690)؛ مفيد الدين محمد بن جهم حلى و ....
از جمله شاگردان علامه حلى اين عده را مىتوان نام برد: فرزندش محمد بن حسن بن يوسف حلى معروف به «فخر المحققين» (682- 771 ق)؛ سيد عميدالدين عبدالمطلب و سيد ضياء الدين عبدالله حسينى اعرجى حلى (خواهرزادگان علامه حلى)؛ تاج الدين سيد محمد بن قاسم حسنى معروف به «ابن معيه» (م. 776 ق)؛ رضىالدين ابوالحسن على بن احمد حلى (م. 757 ق)؛ قطب الدين رازى (م. 776 ق) تاج الدين محمود بن مولا؛ تقىالدين ابراهيم بن حسين آملى؛ و محمد بن على جرجانى.
بعد از رحلت محقق حلى در سال 676 ق، زعامت و مرجعيت شيعيان به عهده علامه قرار گرفت و اين در زمانى بود كه فقط 28 بهار از عمر شريفش مىگذشت. اين امر نيز حاكى از نبوغ و شخصيت والاى اوست كه سبب شد به لقب مقدس و شريف «آيت الله» مشهور گردد و در آن روزگار، تنها او به اين لقب خوانده مىشد.
علامه حلى پس از يك دهه تلاش و خدمات ارزنده فرهنگى و به اهتزاز در آوردن پرچم ولايت و عشق و محبت خاندان طهارت (ع) در سراسر قلمرو مغولان در ايران، در سال 716 ق (بعد از مرگ سلطان محمد خدا بنده) به وطن خويش بازگشت و در آنجا به تدريس و تأليف مشغول گرديد و تا آخر عمر منصب مرجعيت و زعامت شيعيان را بر عهده داشت.
چنانكه گفتهاند: علامه حلى زمانى از نوشتن كتابهاى حكمت و كلام فارغ شد و به تأليف كتابهاى فقهى پرداخت كه از عمر مباركش بيش از 26 سال نگذشته بود. او در رشتههاى گوناگون علوم كتابهاى زيادى دارد كه اگر در مجموعهاى جمعآورى شود، دائره المعارف و كتابخانه بسيار ارزشمندى خواهد شد. آثار آن بزرگوار را تا 500 عنوان ذكر كردهاند كه از جمله اينهاست: منتهى المطلب فى تحقيق المذهب- تلخيص المرام فى معرفه الاحكام- غايه الاحكام فى تصحيح تلخيص المرام- النكه البديعه فى تحرير الذريعه- غايه الوصول و ايضاح السبل- منهاج اليقين- كشف المراد و ....
اين عالم فرزانه در 21 محرم سال 726 قمرى به رضوان و لقاى معبود خويش شتافت و در جوار بارگاه ملكوتى مولاى متقيان على (ع) به خاك سپرده شد.
مأخذ: گلشن ابرار، تدوين جمعى از پژوهشگران حوزه علميه قم، تحت نظر پژوهشكده باقرالعلوم (ع).
(2). ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن طوسى (زاده توس به سال ق. مطابق با ش) ملقب به خواجه نصير طوسى يا خواجه نصيرالدين طوسى (توسى هم نوشته شده)، فيلسوف، متكلم، فقيه، دانشمند، رياضيدان و سياستمدار شيعه در سده هفتم. او اصالتا از اهالى جهرود از توابع قم بوده است. وى يكى از سرشناسترين و متنفذترين شخصيتها در تاريخ جريانهاى فكرى اسلامى است. علوم دينى و عقلى را زير نظر پدرش، و منطق و حكمت طبيعى را نزد برادرِ مادرش آموخت. تحصيلاتش را در نيشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندى برجسته شهرت يافت. وى در زمان حمله مغول به ايران در دستگاه ناصرالدين، محتشم قهستان، به كارهاى علمى خويش مشغول شد و در همين زمان اخلاق ناصرى را نوشت. پس از مدتى، به نزد اسماعيليان در دژِ الَموت نقل مكان كرد. پس از حمله «هلاكو خان» و پايان يافتن فرمانروايى اسماعيليان (ش) هلاكو خواجه نصيرالدين را مشاور و وزير خود ساخت تا جايى كه او هلاكو را به يورش به بغداد و سرنگونى عباسيان يارى داد.
خواجه نصير الدين طوسى عاقبت در ذى الحجه ق وفات يافت و در كاظمين دفن گرديد.
وى سنت فلسفه مشائى را كه پس از ابن سينا در ايران رو به افول گذاشته بود، بار ديگر احيا كرد. وى مجموعه آرا و ديدگاههاى كلامى شيعه را در كتاب تجريد الاعتقاد گرد آورد.
او در مراغه رصدخانهاى ساخت و كتابخانهاى به وجود آورد كه حدود چهل هزار جلد كتاب در آن بود. او با پرورش شاگردانى همچون قطب الدين شيرازى و گردآورى دانشمندان ايرانى عامل انتقال تمدن و دانش ايران پيش از مغول به آيندگان شد.
وى يكى از توسعه دهندگان علم مثلثات است و در قرن ميلادى كتابهاى مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گرديد.
آثار: زندگى او بر پايه دو هدف اخلاقى و علمى بنا شده بود. او در بيشتر زمينههاى دانش و فلسفه، تاليفات و رسالاتى از خود به يادگار گذاشته كه بيشتر عربى هستند، اما بخشى از نوشتههاى وى به زبان پارسى است. از معروفترين آثار او به پارسى، «اساس الاقتباس» و «اخلاق ناصرى» را مىتوان ياد كرد. وى در اخلاق ناصرى رستگارى راستين انسانها را در «سعادت نفسانى»، «سعادت بدنى» و «سعادت مدنى» مىداند و اين نكته نشان مىدهد كه خواجه در مسائل مربوط به بهداشت جسمانى و روانى هم كارشناس بودهاست.
آثار فراوانى از خواجه به يادگار مانده كه به برخى از آنها اشاره مىگردد: تجريد العقايد- شرح اشارات بوعلى سينا- قواعد العقايد- اخلاق ناصرى يا اخلاق طوسى- آغاز و انجام- تحرير مجسطى- تحرير اقليدس- تجريد المنطق- اساس الاقتباس- ذيج ايلخانى- آداب البحث- آداب المتعلمين روضهالقلوب- اثبات بقاء نفس- تجريد الهندسه- اثبات جوهر- جامع الحساب- اثبات عقل- جام گيتى نما- اثبات واجب الوجود- الجبر و الاختيار- استخراج تقويم- خلافت نامه- اختيارات نجوم- رساله در كليات طب- ايام و ليالى- علم المثلث الاعتقادات- شرح اصول كافى- كتاب الكل.