انديشه در اسلام، ص: 141
به انگلستان برده است. در انگلستان، قالىِ بافتِ جرقويه اصفهان را آزمايش كردند و ديدند مىتواند تا 931 سال سالم بماند. براى اينكه خاك جرقويه املاحى دارد كه وقتى گوسفندى از علف آن بخورد، پشمش در برابر آفتاب و هوا تا 931 سال مىتواند سالم بماند.
همچنين، در انگلستان كتابى است كه نقشه تمام مناطق ايران همراه با عكس در آن آورده شده است. اينكه كجا خوب و كجا بد است؛ كجا مىتوان جنگ به پا كرد و كجا مىتوان مردم را به جان هم انداخت و ...؛ آن گاه ما در دانشگاه يا دبيرستان از هر پانصد نفر 499 نفرمان درس نمىخوانند! بياييد علم پيدا كنيم، زيرا ما به همه انواع علوم نيازمنديم. اين مساله مهمى است كه بايد درباره آن عميقاً فكر كنيم.
تفكر در آفرينش و قرآن
مساله مهم ديگر انديشه كردن در آفرينش خودمان است. در خودمان فكر كنيم و در ساختمان بدن، روح و نفسمان بينديشيم.
«وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ». «1»
و [نيز] در وجود شما [نشانههايى است] آيا نمىبينيد؟
يكى ديگر از مصاديق انديشه، تفكر در قرآن است:
«وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ». «2»
و اين مثلها را براى مردم مىزنيم تا بينديشند.
«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها». «3»
آيا در قرآن نمىانديشند [تا حقايق را بفهمند] يا بر دلهاشان قفلهايى قرار دارد؟
راستى، چرا برخى از مردم در قرآن تامل نمىكنند؟ چه كسى به دلهاشان قفل نفهمى زده است؟ و مگر جز اين است كه انسان بايد درباره آفرينش، وجود انسان، و قرآن بينديشد؟
______________________________ (1). ذاريات، 21.
(2). حشر، 21: «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ».
(3). محمد، 24.