انديشه در اسلام، ص: 73
و تفكر در آياتش.
«والاعتبار عند عجائبه». «1»
و عبرت گرفتن از واقعيات موجود در آن.
حكايت عجيبى از تأثير كلام خدا
در كتابى به نام تفسير يوسف كه هشتصد سال پيش به عربى نوشته شده و هنوز به فارسى ترجمه نشده از قول اصمعى، اديب معروف عرب، نقل شده است كه گفت: نزديك ايّام حج بود و من در بصره بودم. تصميم گرفتم از بصره به مكه بروم، ولى كاروان حجاج از پيش حركت كرده بودند. لذا به تنهايى به سوى مكه راه افتادم. در بين راه بصره تا عربستان با دزدى بيابانگرد رو به رو شدم. گفت: هر چه پول دارى بده! گفتم: چشم! ولى يك مقدارش را براى خودم بگذار.
گفت: نمىشود، همه را بايد بدهى. من هم كه چهارصد دينار بيشتر نداشتم، همه را به او دادم.
سپس، او رو به من كرد و گفت: تو كيستى؟
گفتم: اهل بغدادم.
گفت: از كجا مىآيى؟
گفتم: از بصره.
گفت: از كجاى بصره؟
گفتم: خانه خودم.
گفت: كجا مىروى؟
گفتم: مكه.
گفت: مكه كجاست؟
گفتم: فلان منطقه.
گفت: براى چه مىروى؟
______________________________ (1). كنز العمال، متقى هندى، ج 1، ص 510؛ نيز تفسير، قرطبى، ج 1، ص 28.