انديشه در اسلام، ص: 355
روزى تو را در اين دنيا هم قرار داده! در پاسخ لبخند سردى زد و گفت: چه كنم؟ گفتم: مىتوانى از كارت دست بردارى؟ چون خدا و پيامبر مىگويند هم كارت حرام است، هم نگاههايت و هم اندازه گيرىهايت. گفت: بروم با خدا آشتى كنم؟ گفتم: برو آشتى كن! و رفت.
از اين ماجرا ده يا دوازده سال گذشت تا اينكه يك روز در يكى از خيابانهاى قم ديدم كسى با محبت مرا صدا مىزند. آمدم بروم طرفش، ديدم فردى روحانى با چهره نورانى و آثار سجده بر پيشانى نزدم آمد و بعد از احوالپرسى به ناهار دعوتم كرد. عذر خواستم، چون جاى ديگرى مهمان بودم. گفت: پس شب بياييد؟ گفتم: در تهران كارى دارم. گفت: در مسجد من، حدود چهارصد جوان خوب حضور مىيابند. دوست دارم شما را ببينند. اول شب مىتوانيد به مسجد ما بياييد؟ گفتم: متاسفانه، بعد از ظهر بايد به تهران برگردم! گفت: حال كه نمىتوانى، آيا مرا شناختى؟ گفتم: نه. گفت: من آن زنانهدوز لالهزارىام!
از بوسه تو خاك زمين قدر لعل يافت |
بيچاره ما كه پيش تو از خاك كمتريم. «1» |
|
اين كاركرد عقل و انديشه در انسان است. اين گوهرى است كه انسان را مقرب مىكند و از گناهان دور مىسازد و او را شايسته نام انسان مىكند.
معيار ارزشمندى انسان
ارزش انسان در نزد خدا به واسطه عقل است، زيرا بر اساس روايات محبوبترين چيزى كه خداوند خلق كرده عقل است: امام باقر، عليه السلام، مىفرمايد:
«لما خلق الله العقل استنطقه، ثم قال له أقبل فأقبل، ثم قال له أدبر فأدبر، ثم قال له: وعزتى وجلالى ما خلقت خلقا هو أحب إلى منك، ولا اكملك إلا فيمن احب أما إنى إياك آمر، وإياك أنهى، وإياك اثيب». «2»
______________________________ (1). از حافظ است.
(2). بحار الأنوار، ج 1، ص 96