فارسی
سه شنبه 12 تير 1403 - الثلاثاء 24 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

صبر از ديدگاه اسلام، ص: 25

گفت: من نمی توانم شركت كنم. آن فرد و اشخاص همراه او كه از اشرار كربلا و يزيدی مسلك بودند، آن قدر زندگی را بر سيد ابراهيم سخت گرفتند كه سيد

مجبور شد همه چيز را رها كند و از كربلا به حرم مبارك موسی بن جعفر عليهماالسلام در كاظمين پناهنده شود.

حاكم بغداد به خاطر شرارت آنها، لشكری را به سوی كربلا روانه كرد و قصد داشت همه اشرار را دستگير و به بغداد بياورد تا آنها را اعدام و يا تبعيد كند. اشرار دستگير شدند، محور اسرا، آن عالم بی تقوا، منافق و مادی پرست بود كه دستگير شد.

سيد ابراهيم قزوينی در مسير رفتن به شهر كاظمين مشاهده می كند كه تمام اشرار كربلا در غل و زنجير اسيرند و آنها را به طرف بغداد می برند. اين عالم دنياپرست از ميان اشرار به سيد ابراهيم سلام می كند و می گويد: من به شما بد كردم، می خواستم آبروی شما را ببرم و من باعث شدم كه شما را از كربلا بيرون كنند.

سيد ابراهيم از نظاميان، عفو آن عالم را خواستار شد و گفت: اين شخص را از شما خريداری می كنم. تقاضای خريد اسرا به گوش حاكم بغداد رسيد، او گفت:

اين آقا اعدامی است. طبق گزارشاتی كه به من دادند، اين آقا مزاحم سيد ابراهيم قزوينی شده است و بايد اعدام شود. گفتند: خود سيد پول فرستاده و می خواهد ايشان را بخرد. گفت: من به احترام سيد، ايشان را آزاد می كنم، ولی اين چه اخلاق حسنه ای است كه اين سيد بزرگوار دارند.

اين حكايت در آيه گنجانده شده است:

«أُوْلئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُواْ»

به اينان دو پاداش می دهم، چون هر سه مرحله صبر را دارا بودند، به خصوص در ماه مبارك رمضان، صبر در معصيت و طاعت داشتند و در مقابل ناراحتی گرسنگی و تشنگی و محدوديت، ايستادگی كردند.

«وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَهِ السَّيّئَهَ وَ مِمَّا رَزَقْنَهُمْ يُنفِقُونَ »




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^