فارسی
شنبه 30 تير 1403 - السبت 12 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

صبر از ديدگاه اسلام، ص: 36

بياورد و كسی كه استخوان تيزی در گلويش فرو رفته است، نه پايين می رود و نه بيرون می آيد.

كجا صبر كرد؟ آن وقتی كه فاطمه زهرا عليهاالسلام از مسجد برمی گردد، می بيند كه همه اموال حكومتی و بيت المال را غارت كرده اند، زحمات پيغمبر صلی الله عليه وآله را در معرض خطر قرار داده اند. اشك ريزان درب اتاق را باز كرد، می بيند اميرالمؤمنين عليه السلام دستش را روی زانوی خود قرار داده است و در گوشه اتاق نشسته است. در تمام اين نُه سال زندگی با حضرت علی عليه السلام اولين و آخرين مرتبه ای بود كه با ايشان با صدای بلند صحبت می كرد. هميشه به حضرت عليه السلام می فرمود: يا اميرالمؤمنين! اما در اينجا صدا می زند:

«يابنَ ابی طالِب عليك السلام اشْتَمَلْتَ شَمْلَهَ الجَنينَ وَ قَعَدْتَ حُجْرَهَ الظنين» «1»

مانند جنين در شكم مادر، خود را بستی و مانند تهمت خورده ها گوشه اتاق پنهان شده ای؟

حضرت عليه السلام بلند شدند. لباس های رزم ايام جنگ احد و خندق را پوشيدند.

ذوالفقار را از نيام بيرون كشيده، فرمودند: دختر پيغمبر! راحت باش. دو سه قدم بيشتر دور نشده بود كه مؤذن داشت می گفت: «اشهد ان لا اله الا الله»، دختر پيغمبر را صدا زد، فرمود: من آمادگی كامل دارم كه به جنگ دشمن بروم، اما جنگ اتفاق بيافتد، نتيجه آن، خاموش شدن چراغ خدا برای ابد در كره زمين خواهد بود.

صدا زد: علی جان! من نيز مانند تو صبر و تحمل می كنم. فقط به خاطر اين كه اين چراغ باقی بماند؛ از اين حريم بيرون نمی آيم.

______________________________
(1)- بحار الأنوار: 43/ 148، باب 6، حديث 4؛ المناقب، ابن شهر آشوب: 2/ 208.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^