فارسی
يكشنبه 09 دى 1403 - الاحد 26 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

صبر از ديدگاه اسلام، ص: 72

حدود بيست ساله بودم. بعد از حوزه همدان، برای ادامه تحصيل مرا راهنمايی كردند كه به تهران بيايم، گفتند: تهران اساتيد بسيار معتبری در فقه، اصول، حكمت و عرفان دارد. ايشان می فرمودند: وقتی در تهران بودم، از محضر دو استاد بهره فراوانی گرفتم و بعد به قم مشرف شدم و آنجا ادامه تحصيل دادم. كه البته به مرتبه های بالای علمی و حالی رسيدند. متخصصين در آن زمان، ايشان را از بسياری از مراجع زمان بالاتر می دانستند.

مطالب زيادی برای من فرمودند و من يادداشت كردم. ايشان در بيست سالگی در تهران، خدمت مرحوم آيت الله شيخ محمد رضا تنكابنی «1» و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبی نوری برای تحصيل رسيد.

آخوند ملا علی می فرمودند: شيخ عبدالنبی برای خودم تعريف كردند كه: من جوان بودم و در مدرسه مروی تهران طلبه بودم، آن زمان نيز مدرسه مروی اساتيد بسيار فوق العاده ای داشت.

داستان ساختن اين مدرسه نيز داستان عجيبی بوده است. پول ساخت اين مدرسه و زمين آن را خان مروی هزينه كرد كه خان ثروتمندی در مرو خراسان بوده است كه بعد به تهران آمد. انسان پاك، پاك طينت، حلال خور و بزرگواری بود كه از ثروت خود به خوبی استفاده می كرد؛ مسجد با عظمت و مدرسه مروی فعلی را او ساخت.

روزی كه كلنگ اين مدرسه و مسجد را می خواستند به زمين بزنند، از علما، فقها، بزرگان و شخصيت های با ايمان بازار تهران دعوت كردند. خان مروی كلنگ را روی دستش بلند كرد و گفت: هر كسی كه از شب اول تكليف تا كنون نماز شب او

ترك نشده است بيايد اين كلنگ را بگيرد و برای افتتاح به زمين بزند. من چنين

______________________________
(1)- شرح حال ايشان در كتاب عرفان در سوره يوسف، جلسه 20 آمده است.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^