فارسی
دوشنبه 01 مرداد 1403 - الاثنين 14 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 123

نه همين از غم تو سينه ما صد چاك است

داغ تو لاله صفت بر جگری نيست كه نيست

به فغانم زفراق رخ و زلفت به فغان

سگ كويت همه شب تا سحری نيست كه نيست

چشم ما ديده خفاش بود ورنه تو را

جلوه حسن به ديوار و دری نيست كه نيست

يعنی بنده من بعد از پنجاه سال كه سر سفره من بودی هنوز مرا نديدی؟!

تو در خانه من بودی و مرا نديدی؟!

پس چند ماهی كه در رحم مادر بودی چه كس از تو پرستاری كرد! و يا اكنون پرستار تو كيست؟!

و آن وقتی كه تنها تو را به خاك می سپارند چه كسی غمخوار و پرستار تو خواهد بود؟!

موسِيِی نيست كه دعوی انا الحق شنود

ورنه آوای تو اندر شجری نيست كه نيست

يعنی صدای تو مستمر می آيد كه بنده من باز هم در گريزی؟ و وقت آن نرسيده است كه باز گردی؟!

«أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ» «1»

______________________________
(1) حديد/ 16.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^