فارسی
سه شنبه 25 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 5 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 252

گفت ما نيز آن متاع بی بدل

شب خريديم و سحر بفروختيم «1»

آنچه ديدی بر قرار خود نماند

و آنچه بينی هم نماند بر قرار «2»

اين جهان، ناپايدار است. و آنچه در آن نيز پديد می آيد به همين ناپايداری متهم است. و تو گويی كه جهان رودخانه ای را مانَد كه لاجرم روزی رود خروشان مرگ سرازير شده و همه را با خود می برد. پس از همين روز انديشه آن روز را با خود داشته باش، كه همين باعث زدودن غرور بی جای تو خواهد بود.

و نيز افزود: اين كه به دنبال شادی و نشاط، پژمردگی و افسردگی است، همان حقيقتی است كه ما آموختيم، و بر تو نيز خواهند آموخت.

آسمان روزی بياموزد تو را

نكته هايی را كه ما آموختيم

سكه جوانی

و ما هيچ نمی دانيم كه آيا لاله مغرور سخن نرگس پژمرده را شنيد و يا نشنيده گرفت، البته دانستن اين معنا نيز چندان برای ما سود و حاصلی ندارد، اگر او نپذيرفته و نياموخته است هيچ دليل آن نمی شود كه ما نيز نپذيرفته، و نياموزيم.

پس، بياييد بپذيريم كه سكه نشاط روی ديگری نيز دارد و آن ماتم و اندوه است، همچنانكه سكه جوانی، سوی ديگرش پيری و فرسودگی است، و يا سكه زندگی كه به دنبالش مرگ و مردن است.

______________________________
(1) پروين اعتصامی.

(2) سعدی.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^