فارسی
سه شنبه 25 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 5 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 177

و او نيز امتثال كرد، و همين كه از چشمه پای خود را بيرون نهاد، همچون جوانی بيست و چند ساله شد، بی آنكه با خود دردی داشته باشد و در همان حال كه كنار چشمه نشسته، و در انديشه خود غرقه بود، همسرش كه از كار خود پشيمان بود با خود گفت: به سوی ايوب بازمی گردم و ديگر سخن های گلايه آميز را بر زبان نمی رانم، از اين رو شتابان بازگشت، و در كنار چشمه جوانی زيباروی را ديد، و از وی پرسيد: شوهر بيماری داشتم كه در همينجا سكونت داشت، ولی اكنون او را نمی بينم، و آيا شما از وی خبری نداريد؟!

جوان گفت: بيمار شما ايوب بود، و ايوب اكنون جوان شده است، و من همان جوانم.

بعد از يقين و شگفتی های بسيار گفت: می خواهم با تو باشم.

ايوب گفت: تو به صد تازيانه محكومی، چون به محبوب من هجوم آورده و بد زبانی كرده ای!

و در همين ميان جبرئيل فرود آمده و گفت: خداوند می گويد از او درگذر، اما چون سوگند ياد كرده ای كه بر او صد تازيانه فرود آوری، صد چوب نازك به صورت دسته ای كنار هم قرار داده و آنگاه بر روی بدن او بگذار، و با اين به سوگند خود اقدام كرده، و من نياز می پذيرم.

آيين ماندگار

بنابراين، انبياء و اولياء خداوند خود را و همه چيز را برای خداوند و بنام او می خواستند و خداوند نيز از ايشان و از تمامی بندگان همين را خواسته است.

باری، او می خواهد و بر اين خواسته نيز تأكيد دارد كه بندگان هر چه می كنند به نام او كنند، زيرا تنها اوست كه ماندگار است، و جز او هر چه باشد فانی و تمام شدنی است، و كاری كه جز برای او باشد نيز نمی پايد و نمی ماند.

از اين رو می بينيد كه در نخستين آيه ای كه بر پيامبرش گوشزد می كند اينگونه سخن می گويد:




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^