فارسی
سه شنبه 25 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 5 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 287

می نمايد، و سراپا تسليم بوده، و بی چون و چرا آن را انجام می دهند.

شنيدن و اطاعت

در قاموس اين پاكبازان تنها واژه ای كه به چشم می آيد، و چشمگير است خود واژه «چشم» است، آنها هر چه از خداوند می شنوند تنها سخنی كه بر زبان می رانند همين است كه می گويند: به چشم. و يا سَمْعاً و طاعة؛ شنيديم و اطاعت می كنيم.

كار مردان رفتن است

كار اين مردان ماندن نيست، بلكه رفتن است. رفتن به سوی خداوند بی توقف. بی درنگ.

«إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَی رَبِّي» «1»

و هيچ چيز برای اين رفتن، مانع ايشان نمی شود. و بلكه هر چه بر سر ايشان خراب كنند از آن پل ساخته و عبور می كنند، از اين رو، نه فرزند، و نه همسر، و نه جان و نه مال و نه هيچ چيز ديگر نمی تواند آنان را قفل، و در خود نگاه دارد.

و در يك سخن اين پاكباختگان جز خدا فدايی هيچ چيز نمی شوند.

ای كاش! ما هم فدای او می شديم.

ولی ما كيستيم كه فدايی او باشيم و فدای او شويم.

خدايا! ميليون ها از ما هرگز لياقت اين را ندارد كه فدای تو باشد.

ما كدام جان را فدای تو كنيم، جانی كه خود داده و از آنِ خود توست؟!

با كدام زبان «يا اللَّه» بگوييم، با همان زبان كه تو در دهان ما نهاده ای؟

پس، چگونه می توانيم فدای تو شد؟! ما كه چيزی نداريم.

راستی، ما چه داريم؟!

البته، آن كه ما دا يم و خدا ندارد، و نمی شود داشته باشد، و در واقع تمامی سرمايه ما را در برابر خدا تشكيل می دهد، «ناداری» است.

______________________________
(1) صافات/ 99.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^