نسيم رحمت، ص: 148
با تهی دستی دو عالَم را به دست آورده ايم |
ساده لوح افتاده ايم از نقش خاتم فارغيم «1» |
|
دل آلوده
در اين دنيا، تعلقات و دلبستگی های انسان به هر چيز و هر كس همانند ميكروب هايی است كه بر گِردِ دل آلوده می نشينند.
ولی اگر «دل»، پاك و سالم باشد البته به چنين آفات و ميكروب ها آلوده نمی گردد.
نور
و دل، پاك نمی شود جز با نور، همچنان كه ساير اعضاء انسان در صورت آلودگی پاك نمی شوند، جز با آب.
بنابراين، نور با دل آلوده همان می كند، كه آب با اعضاء آلوده انسان.
نور خداوند
و مقصود از نور جز خداوند نيست.
همچنانكه خود فرمود:
«اللَّهِ نُورٌ» «2»
خداوند، نور و فروغ هستی است.
ای به روی تو، چشم جان روشن |
زفروغ رخت، جهان روشن |
|
«فَلا اله الّا هُوَ أضاءَ بِنُورِه كُلَّ ظَلام» «3»
جز او خدايی وجود ندارد، خدايی كه با نور خود تمامی تاريكی ها را روشن ساخت.
______________________________ (1) صائب تبريزی.
(2) نور/ 35.
(3) نهج البلاغه، خ 182.