فارسی
سه شنبه 10 مهر 1403 - الثلاثاء 26 ربيع الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

صبر از ديدگاه اسلام، ص: 208

اين كار را در عالم كرده است كه با فرق شكافته بگويد: با قاتلم اين گونه برخورد كنيد؟ يعنی او را به همه وصيت های خود وصل كرده است. وصيت او چه بود؟

حسن جان! اگر زنده ماندم كه امر قاتل در اختيار خودم است و به شما ارتباطی ندارد. من می دانم كه با او چه كنم. علی جان! نگفتی می خواهی چه كنی، اما ما تو را می شناسيم و می دانيم كه می خواستی چه كار كنی. می خواستی خوب شوی، كيسه پولی به او بدهی و او را آزاد كنی. اين را ما می دانيم.

ای انسان بی نظير عالم! ای فرد! ای يگانه! خدا در ساختمان تو چه كرده است؟ گنجايشی به او داد كه تمام ارزش های اخلاقی در او جمع باشد.

اميرالمؤمنين عليه السلام بر تمام هستی حكومتی دارد كه آن حكومت بود و هست و خواهد بود. حكومتی نيز در گوشه ای از زمين بر مردم كوفه داشت. اما آن حكومتی كه بر تمام مردم داشت، بسيار قوی بود، ولی همراه با عدالت.

در كوفه، در اوج قدرت، برای هدايت مردم سخنرانی می كند، يكی از خوارج نهروان، از وسط جمعيت بلند شد و با عصبانيت گفت: «تَبّاً لَكَ يا عَلی» مرگ بر تو، چقدر هنرمندانه حرف می زنی. چندين نفر آمدند زبانش را از دهانش بيرون بكشند، از روی منبر فرمود: مقصود او چه كسی بود؟ گفتند: علی جان! تو. گفت:

پس چرا شما تكان می خوريد؟ شما برای چه تصميم می گيريد؟ آرام باشيد،




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^