فارسی
پنجشنبه 04 مرداد 1403 - الخميس 17 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 289

رو كردم تا شايد هديه ای در خور تو بيابم و نيافتم، ولی امروز چيزی بخاطرم رسيد ديدم شايد از ميان هدايای ديگر بهترين باشد، و آنگاه دست به جيب برده و يك آينه كوچوك را بيرون آورده و به وی تقديم كرد، و خواست كه خود را در آن ببيند.

عزيزان! هيچ چيز ارزش خدا را ندارد كه ما آن را جايگزين خدا كنيم. بلكه تنها چيزی كه لايق اوست وجود مبارك خود او خواهد بود. پس، بياييد جان خود را آنچنان صيقل بزنيم تا آئينه باشد، و عكس جمال او در آئينه دلِ ما بيفتد، و او در ما خود را ببيند.

آينه توست دل تابناك

بِسْتُر از اين آينه زنگار را «1»

و در چنين صورت است كه ما دارا خواهيم بود.

و در چنين صورت است كه اگر كسی كنار ما نشست و از دارايی های خود گفت، ما نيز خواهيم گفت: خدا داريم.

هر كس خدا دارد همه چيز دارد. و آنكه خدا را ندارد هيچ چيز ندارد.

قديم ها كه می خواستند به كسی بد بگويند می گفتند: برو هيچی ندار! يعنی برو ای كسی كه خدا را نداری.

پس خدا يعنی همه چيز. و هر كه خدا را داشته باشد يعنی همه چيز را داراست؛ هم دنيا و هم آخرت، هم ايمان و هم عشق، و چه رفيقانی كه در پشت پرده عالَم در انتظار او هستند.

عصر تاسوعا در حالی كه بر خاك نشسته و سر را بر زانو داشت به خواب رفت، پس از چند لحظه ای زينب كبری سلام اللَّه عليها به بالين وی آمد و او را صدا كرد، امام بيدار شد، و با تبسمی گفت: به خواب ديدم كه تمام درهای ملكوت به طرف من باز شده است، و ديدم كه پيامبران و مؤمنان و فرشتگان همه رو به من دارند و می گويند: بيا.

______________________________
(1) پروين اعتصامی.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^