فارسی
پنجشنبه 04 مرداد 1403 - الخميس 17 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 288

و بر اين ناداری و فقر نيز آگاه و واقفيم.

وگرنه اگر خود را نادار نمی ديديم هرگز به سوی او رو نمی كرديم، زيرا دل خود را به پول به زن و زندگی و بچه ها، و اعتبارات كاذب و كذايی دنيا مشغول می داشتيم.

و چقدر بايد خدا را شاكر باشيم كه همين حقيقت را به ما تعليم و تفهيم فرموده است.

ولی ما نمی خواهيم فقير بمانيم، بلكه دوست داريم دارا و ثروتمند باشيم.

و برای ثروتمند شدن فقير راهی جز پناه بردن به غنی و بی نياز نيست.

و بی نياز و غنی كسی جز خداوند نمی تواند باشد.

«اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ» «1»

وگرنه با رفتن به سوی فقيران و درويشان و تهيدستان كه كسی به غنا و بی نيازی نمی رسد.

نشايد خواست از درويش پاداش «2»

شما هيچوقت ديديد كه در گوشه خيابان فقيری در برابر فقيری دست را دراز كند؟ هرگز! پس ما نيز نبايست جز در برابر خداوند، كه غنی و بی نياز تنها اوست.

و در يك سخن بگوييم خدا و هر چيز همه كس را رها كنيم.

«قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ»

و جز خدا هيچكس و هيچ چيز ديگر را بر لوح دل خود نقش نزنيم.

نقل می كنند كه پس از آنكه يوسف بر تختِ بخت و اقبال نشست همگان از همه سو به سوی او آمدند و با هدايای خود رياستش را تبريك گفته، اما در اين ميان كسی كه يوسف به انتظار آمدنش بود نيامد، تا اينكه پس از چند روز او را در كاخ خود ديدار كرد و پرسيد: چرا اينهمه دير؟! گفت: در اين چند روز تمام شهر مصر را زيرو

______________________________
(1) لقمان/ 26.

(2) پروين اعتصامی.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^