صبر از ديدگاه اسلام، ص: 219
از كسب من است و می خواهم به شما بدهم. من درون كيف را ديدم، مار كبرای سياه عظيمی به طرف من آمد، يعنی اين اسكناس ها به مار خطرناك تبديل شد. من از خواب پريدم. خيلی ناراحت شدم.
و گفتم، ولی ديگر خوابم نبرد. صبح فردا، در حالی كه من از آن خواب غفلت داشتم و يادم رفته بود، همان جريانات خواب را با همان افراد ديدم. ديدم درب اتاق باز شد و همان كسی كه ديشب در خواب ديده بودم و تا به حال نديده بودم، با همان كيف آمد و نشست. درب كيف را باز كرد، همان بسته های پول را ديدم، به او گفتم: من هيچ نيازی به اين سهم امام عليه السلام ندارم، چون جای مصرف راندارم. جای ديگری ببريد. اين مال، حرام است.
مال حرام؛ مار و عقرب جهنم
در مورد مال حرام، در معارف ما آمده است كه: از مار و عقرب های قيامت و جهنم بترسيد.
اين نگاه خدا به حرام و گناه است. همين نگاه را انبيا و ائمه طاهرين عليهم السلام داشتند.
من تقريبا مطالب كاملی در مورد نگاه های پيغمبر صلی الله عليه وآله به حقيقت حرام به دست آوردم، دنبال فرصتی هستم كه اگر به دست بيايد، نگاه های حضرت به حرام را در نوشته ای توضيح دهم. خيلی عجيب است. هر نگاهی كه از پيغمبر صلی الله عليه وآله نقل شده است، مطابق با آيات كتاب خدا و قرآن كريم است.
سلمان يك بار از رسول خدا صلی الله عليه وآله درخواست كرد كه لحظه ای آن نگاه را پيدا كند،
پيغمبر صلی الله عليه وآله اجازه ندادند. خواسته بود كه زنده شدن مرده ها را ببيند، بالاخره حضرت فرمودند:
به قبرستان بقيع برو، آنجا آن نگاه تو را باز می كنند. او رفت و وقتی آمد، از دارا شدن آن نگاه پشيمان شد، چون خيلی وحشت كرد و تا آخر عمرش گرفتار غصه آن نگاه بود. اين كه پيغمبر اكرم صلی الله عليه وآله اجازه ندادند باطن اشياء و باطن برزخی را ببيند، برای اين بود كه مرده ها در حال و وضعی هستند كه گاهی ديدن آن انسان را تا آخر
