صبر از ديدگاه اسلام، ص: 116

برد. روزی از خانه زن بدكاره ای بيرون آمد، كسی او را ديد. حضرت او را صدا كرد، آمد، فرمود: می دانی اين خانه برای كيست؟ گفت: بله، اين خانه زن بدكاره است و اينجا محل رفت و آمد زناكاران است.

فرمود: می دانی برای چه من به اينجا رفته بودم؟ چون آن مرد با خود گفته بود:

مسيح با اين سن، زيبايی و جوانی، اينجا چه می كرد؟ حضرت فرمود: ذهن خود را پاك كن! چون ما دو نوع بيمار داريم؛ بيماری كه از بيماری خود خبر دارد و با پای خود نزد طبيب می رود و بيماری كه از بيماری خود خبر ندارد و بايد طبيب نزد او برود. اين خانم بيماری بود كه من به عنوان طبيب بالای سر او رفتم. از امروز به بعد، هيچ زناكاری را به خانه خود راه نمی دهد، چون توبه كرده است. «1» خيلی ها هشتاد سال مال خدا را می خورند و فقط برای شيطان كار می كنند، ما به

آنها می گوييم كه لااقل در قيامت سرافكنده نباشيم. در دين ما دوست يعنی انسانی كه به دوست خود كرامت، علم، ادب و ارزشی اضافه كند و به او كمال بدهد. كسی كه از دوست خود اينها را كم می كند، كثيف ترين دشمن است.

البته با گنهكاران آرام حرف بزنيد و حرف خود را روی موج محبت بريزيد:

اگر من ناجوانمردم به كردار

تو بر من چون جوانمردان گذر كن «2» خطبه های نماز جمعه، منبرها، سخنان بزرگان و ارشاد آمرين به معروف بايد روی موج عاطفه باشد و غرق عشق باشد. همه بايد متوجه علاج گنهكار باشند، نه

______________________________
(1)- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحديد: 7/ 18؛ «إنما قال دوار بطبه لأن الطبيب الدوار أكثر تجربه أو يكون عنی به أنه يدور علی من يعالجه لأن الصالحين يدورون علی مرضی القلوب فيعالجونهم و يقال إن المسيح رئی خارجا من بيت مومسه فقيل له يا سيدنا أ مثلك يكون هاهنا فقال إنما يأتی الطبيب المرضی. و المراهم الأدويه المركبه للجراحات و القروح و المواسم حدائد يوسم بها الخيل و غيرها. ثم ذكر أنه إنما يعالج بذلك من يحتاج إليه و هم أولو القلوب العمی و الآذان الصم و الألسنه البكم أی الخرس و هذا تقسيم صحيح حاصر لأن الضلال و مخالفه الحق يكون بثلاثه أمور إما بجهل القلب أو بعدم سماع المواعظ و الحجج أو بالإمساك عن شهاده التوحيد و تلاوه الذكر فهذه أصول الضلال و أما أفعال المعاصی ففروع عليها.»

(2)- سعدی شيرازی.