فارسی
يكشنبه 17 تير 1403 - الاحد 29 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 326

ای بسا مخلص كه نالد در دعا

تا رود دود خلوصش بر سما

تا رود بالای اين سقف برين

بوی مِجْمَر از انينُ المذنبين

پس ملايك با خدا نالند زار

كای مجيب هر دعا وَیْ مستجار

بنده مومن تضرع می كند

او نمی داند به جز تو مستند

تو عطا بيگانگان را می دهی

از تو دارد آرزو هر مشتهی

حق بفرمايد نه از خواری اوست

عين تاخير عطا ياری اوست

حاجت آوردش ز غفلت سوی من

آن كشيدش موكشان در كوی من

گر برآرم حاجتش او وا رود

هم در آن بازيچه مستغرق شود

گرچه می نالد به جان يا مستجار

دل شكسته سينه خسته گو بزار

هم بدين فن دار دارش می كند

وز ره پنهان شكارش می كند

خوش همی آيد مرا آواز او

و آن خدايا گفتن و آن راز او

بی مرادی مومنان از نيك و بد

تو يقين می دان كه بهر اين بود «1»

ولی گاه انسان از سر نادانی و جهل و عاقبت ناانديشی از خداوند مسئلت و حاجتی دارد كه هيچ به مصلحت نيست، از اين رو خداوند آن را به هدف اجابت نمی رساند، اما به حرمت دعايی كه داشته است او را به گونه ای ديگر نوازش می كند، و موهبتی به او خواهد نمود كه صلاح و مصلحت وی می باشد.

رُبَّما سَألَتَ الشَی ءَ فَلَمْ تُعْطَهُ وَاعْطِيَتَ خَيْراً مِنْه» «2»

چه بسا چيزی از خدا خواستی كه به تو داده نشد و بهتر از آن به تو عطا گرديد.

دزدَكِی از مارگيری مار برد

زابهلی، آن را غنيمت می شمرد

وارهيد آن مارگير از زخم مار

مار كُشت آن دزد او را زار زار

مارگيرش ديد پس بشناختش

گفت از جان مار من پرداختش

در دعا می خواستی جانم از او

كش بيايم مار بستانم ازو

شكر حق را كان دعا مردود شد

من زيان پنداشتم و آن سود شد

بس دعاها كان زيانست و هلاك

وز كرم می نشنود يزدان پاك «3»

اساساً، بنابر آنچه در خبر آمده است برای چنين كسانی كه از خواست خود

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر ششم، بيت 4217 تا 4237.

(2) غرر الحكم ودرر الكلم 1، 378/ 104.

(3) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 135 تا 140.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^