فارسی
پنجشنبه 15 شهريور 1403 - الخميس 29 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 167

شايد بپرسيد چرا پيامبر اين سخن را همراه با تبسم می گفت؟

پاسخش آشكار است، چون او فقروگرسنگی وناداری رانوازش پروردگار می ديد.

و نيز همرنگی با خدا چرا كه خداوند نيز خود نمی خورد و نمی آشامد.

بنابراين، هر كسری و كمبودی كه خداوند در زندگی انسان قرار می دهد نوعی نوازش و رحمت است.

كسی فرزند چند ساله اش را از دست داده بود، از اين رو، سخت دلگير بود و می گريست، حضرت به او فرمود: چرا اينگونه ماتم گرفته ای؟ هيچ می دانی كه فرزندت در بيرون بهشت به انتظار ايستاده است و هر چه به او می گويند داخل شود، نمی پذيرد و می گويد: پدرم را می خواهم، و خداوند او را نگاه می دارد تا تو و مادرش را پس از مرگ به اتفاق وی به بهشت داخل سازد. و هيچ می دانی كه اين به جبران جدايی او از شماست.

آن مرد گفت: پس با گناهانم چه می كنند؟!

فرمود: بخاطر اينكه فرزندت را از تو گرفته اند می بخشند.

بنابراين، او هر چه می كند به خير و صلاح آدمی است.

و اساساً او همه چيز را برای آدمی می خواهد.

چنانكه همه چيز را برای آدمی آفريد، و او را بر سفره خود به مهمانی و ضيافت نشانيد.

اين مهمانی از عهد نطفگی آغاز شده است و با پايان عمر نيز پايان می پذيرد. جز آنكه آدمی راه صلاح و سعادت پيش گيرد كه در اين صورت پس از مرگ نيز در ضيافت خداوند است، ضيافت ويژه ای كه از چند و چون آن تنها خدا با خبر است، و بس.

اين ضيافت با استقبال فرشتگان و خود خداوند آغاز می شود.

نديده ايد وقتی كه ميهمان عزيزی برای شما از راه می رسد با شتاب و عجله فرزندان خود را می خواهيد كه به استقبال روند، و آنگاه خود را نيز به او می رسانيد، حال همين برنامه زيبا و شكوهمند، از سوی خداوند و فرشتگان صورت می پذيرد.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^