صبر از ديدگاه اسلام، ص: 342
نعمت های عظيم بهشت شيرينی هايش از چيست؟
شيرينی هايش برای همين ذات صبر است، شيرينی هايش برای ذات ايستادگی ها است، برای ذات مقاومت ها است. انسان بزرگوار و انسان پرقيمت، با پيش آمدن حادثه كمبودها، مشكلات، سختی ها، نارسايی ها از مدار عشق به خدا خارج نمی شود؛ زيرا آن چنان ارزش ندارد.
آن نگاه پروردگار است كه ارزش دارد، آن سلام حق است كه ارزش دارد، اگر بدانيد چقدر عاشق ما است حرارت پيدا می كنی، پر درمی آوری، پرواز می كنی.
چقدر به وسيله پيغمبر به ما پيغام داده حبيب من، اگر يك عالم و گوينده و يك انسانی كه مردم از او معالم دين را می گيرند بندگان گنهكار مرا نااميد بكند، بگو:
قيامت منتظر جهنم باش، همان بندگانم كه مريض شده اند تو ديگر نااميدشان نكن دستشان را بگير و با من آشتی بده آنهارا برگردان، من دلم نمی خواهد بنده ام را
مريض ببينم، دلم نمی خواهد بنده ام را آلوده ببينم، دلم نمی خواهد بوی بنده من بوی بدی باشد، می خواهم بنده من بوی نبوّت بدهد، می خواهم بنده من بوی قرآن بدهد، می خواهم بنده من بوی حسين بدهد، حالا اگر در آشپزخانه شيطان آلوده شده و بد بو شده، تو ديگر بدبوترش نكن.
داستان موسی و عشق مادر به فرزند
حق تعالی به موسی بن عمران عليه السلام فرمود:
فردا بيا پشت فلان تپه حادثه ای اتفاق می افتد ببين و برو.
موسی می گويد: پشت آن تپه نشسته بودم ديدم يك مادر هفتاد ساله ای با پسر بيست و چند ساله اش سر ازدواج با هم بحث می كنند، می خواهد روستای پشت تپه برود دختری را خواستگاری كند مادر می گويد مصلحت زندگی ما نيست، می گويد: تو دخالت بی جا می كنی و بحثشان تند شد و با هم دعوايشان شد و پسر هم عصبانی شد و يك سنگی را پرتاب كرد به طرف مادر، سر مادر شكافت و خون سرازير شد و افتاد پسر هم راه تپه را گرفت و رفت. چهل پنجاه تا قدم كه رفت در يك جا شن نرم زير پايش بود. پسر زمين خورد مادر سرش را بلند كرد و گفت: الهی بچه من را نگه دار دست و پايش نشكند، زخمی نشود، ناراحت نشود، خطاب