نسيم رحمت، ص: 342
توشه
اما اقبال دنيا هيچ موجب آن نمی شود كه مومنان از كار آخرت درمانده و يا دور بمانند، بلكه پيوسته می كوشند و راه آن جهانی را هموار، و توشه آن را نيز فراهم می سازند.
«مَنْ ايْقَنَ بِالْمَعادِ اسْتَكْثَرَ مِنَ الزاد» «1»
ای مردِ سدر در طلب زاد سفر باش |
بشكن شَبَه شهوت و غواص دُرَر باش |
|
از عشرت سلمان چه خوری حسرت و راهش |
بپذير و تو خود بوذر و سلمان دگر باش |
|
در مكه دين ابرهه نفس، عَلَم زد |
تو طير ابابيل ورا زخم حَجَر باش |
|
نمرود هوی خانه باطن زِ بُت آكند |
او رفت سوی عيد تو در كار تَبَر باش «2» |
|
انگيزه مومنان
اساساً، مومنان در دنيا هيچ انگيزه و غرضی جز توشه يابی و اصلاح امورات آخرت خود را ندارند.
«غرضُ الْمُومِن اصْلاحُ الْمَعاد» «3»
هدف مومن اصلاح معاد و روز واپسين است.
از اين رو پيوسته از ذكر و ياد آن غافل نبوده و نيست.
و بر اساس آنچه در خبر آمده است اين يادآوری برای انسان مومن مايه
______________________________ (1) كسی كه يقين به معاد دارد توشه بسيار برگيرد. غرر الحكم ودرر الكلم، آمُدی، 5/ 281.
(2) سنائی غزنوی.
(3) غرر الحكم ودرر الكلم، آمدی، 4/ 387.