فارسی
يكشنبه 11 شهريور 1403 - الاحد 25 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 220

آنان خنده زنان خواهد گفت: اگر اين نور از شماست چرا هنگام غروب و ناپديد شدن من تيره و تار می شويد؟

هر در و ديوار گويد روشنم

پرتو غيری ندارم اين منم

پس بگريد آفتاب ای نارشيد

چونكه من غارب شوم آيد پديد «1»

همچنانكه اگر سبزه ها به خود ببالند و بگويند: طراوت و شادابی ما از خود ماست، تابستان به آنان می گويد: اگر چنين است، پس از آنكه من گذشتم و فصل من تمام شد، يكبار ديگر در خويشتن بنگريد.

سبزه ها گويند ما سبز از خوديم

شاد و خندانيم و بس زيبا خَدِيم

فصل تابستان بگويد ای امم

خويش را بينيد چون من بگذرم «2»

همچنانكه بدن نيز ا گر از جمال و عظمت خود بگويد، و همه را از آن خود بداند، روح در خطاب به آن خواهد گفت: ای مزبله كثيف كمی صبر كن تا من از تو دور شده و به پرواز آيم، و آنگاه خواهی ديد به چه روز سياهی خواهی نشست، به گونه ای كه آنان كه بر تو عشق می ورزند، تو را كشان كشان سوی خاك سياه خواهند برد، و در گوری تاريك همدم مور و مار و حشرات موزی ديگر خواهند كرد و خواهی ديد كه از حدقه چشمان مست و زيباتر از نرگس تو موران، سياحتگران، عبور كرده و از سوراخ های گوش و بينی سر بر می آورند. و در يك سخن اندام زيبايت ميدان تاخت و تاز حشرات ريز اندام می شود. و تو را خواهند

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر اول، بيت 3281 و 3282.

(2) مثنوی معنوی، دفتر اول، بيت 3283 و 3284.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^