نسيم رحمت، ص: 336
معرفت جان است و انسان جسم وی |
آدم بی معرفت «لا شی ء» نه «شی ء» «1» |
|
گمراهی
اگر پای جهل در ميان باشد و از نور معرفت بی نصيب باشيم هرگز سود و سيادت نخواهيم يافت، و از همه سو و از همه جا بر ما زيان می بارد، و حتی چيزهايی كه نافع و سودمند است به ضرر و زيان ما منتهی می شود، از همين رو، قرآن كه كانون نور و هدايت است برای بسياری ظلمت و ضلالت و گمراهی را در پی دارد:
«يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً» «2»
زآنكه از قرآن بسی گمره شدند
درست همانند آب كه خود مايه حيات و زندگی است، اما برای فرعون مايه هلاك و فناء و نابودی شد.
غرور به رحمت حق
به عنوان نمونه انسان بی معرفت و نادان وقتی كه انبوه آيات قرآنی را در باب رحمت حق می بيند به جای آنكه مايه شتاب و تلاش او باشد، در همانجا قفل كرده و می ايستد، و از آن پس تن به هر خلاف می دهد، تنها به اين دليل كه خداوند رحمن است و رحيم، و رحمتش پايدار، و جاودانه، و نيز شامل همگان می باشد.
و اين در حالی است كه خود خداوند در كتاب كريم، پيشاپيش، هشدار داده است. كه رحمت وی مايه غرور شما نباشد، و نه جوازی برای هر خطا و خلاف.
از اين رو، كسی كه رحمت خداوند را دستاويز خود قرار داده، و بر اين اساس از انجام اوامر الهی دور، و به انواع معاصی آلوده شود، مرتكب معصيت كبيره است.
______________________________ (1) شمس تبريز.
(2) بقره/ 26.